غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خیام نیشابوری (زادهٔ ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ خورشیدی در نیشابور – درگذشته ۱۲ آذر ۵۱۰ خورشیدی در نیشابور) که خیامی و خیام نیشابوری و خیامی النیسابوریهم نامیده شده‌است، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و رباعی سرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی است. گرچه پایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی او است و لقبش «حجةالحق» بوده‌است ، ولی آوازهٔ وی بیشتر به واسطهٔ نگارش رباعیاتش است که شهرت جهانی دارد. افزون بر آن‌که رباعیات خیام را به اغلب زبان‌های زنده ترجمه نموده‌اند، ادوارد فیتزجرالد رباعیات او را به زبان انگلیسی ترجمه کرده‌است که مایهٔ شهرت بیشتر وی در مغرب‌زمین گردیده‌است.

http://www.axgig.com/images/25907163920087710701.jpg

نام اصلی

غیاث‌الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری

زمینه کاری

ریاضیات، اخترشناسی، فلسفه، دین، تاریخ، گاهشماری، موسیقی

زادروز

۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ خورشیدی،

۱۸ مه ۱۰۴۸ میلادی

نیشابور

پدر و مادر

ابراهیم خیام نیشابوری

مرگ

۵۱۰ خورشیدی،

۱۱۳۱ میلادی

نیشابور

جایگاه زندگی

حیره (نیشابور)

جایگاه خاکسپاری

قبرستان حیره آرامگاه خیام

‏۲۰٫۲″ ۴۹′ ۵۸°شرقی ‏۵۷٫۲۱″ ۹′ ۳۶°شمالی

در زمان حکومت

دوره سلجوقی، سلطان سنجر، ملک‌شاه سلجوقی

رویدادهای مهم

سقوط دولت آل بویه، قیام دولتِ سلجوقی، جنگ‌های صلیبی، ظهور باطنیان

نام(های)

دیگر

خیامی، خیام نیشابوری، خیامی النیسابوری

لقب

حکیم، حجة‌الحق، امام عصر، جانشین ابن‌سینا

کتاب‌ها

رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس، رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب)، القول علی اجناس التی بالاربعاء(موسیقی)

نوشتارها

رساله در جبر

فرزندان

نواده او :شاهپور نیشابوری

دانشگاه

نظامیه نیشابور

شاگرد

ابن سینا، امام موفق نیشابوری

دلیل سرشناسی

تدوین تقویم جلالی، رباعیات، استاد بی‌بدیلِ فلسفه طبیعی (مادی) ریاضیات، منطق و متافیزیک، مثلث خیام-پاسکال، چهارضلعی خیام-ساکری

اثرگذاشته بر

صادق هدایت بر این باور است که حافظ از تشبیهات خیام بسیار استفاده کرده‌است.


یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک، که در دورهٔ سلطنت ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶ – ۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی در ریاضیات، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجه سوم و مطالعات‌اش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس نام او را به عنوان ریاضی‌دانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده‌است. ابداع نظریه‌ای دربارهٔ نسبت‌های هم‌ارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهم‌ترین کارهای اوست.

شماری از تذکره‌نویسان، خیام را شاگرد ابن سینا و شماری نیز وی را شاگرد امام موفق نیشابوری خوانده‌اند.صحت این فرضیه که خیام شاگرد ابن سینا بوده‌است، بسیار بعید می‌نماید، زیرا از لحاظ زمانی با هم تفاوت زیادی داشته‌اند. خیام در جایی ابن سینا را استاد خود می‌داند اما این استادی ابن سینا، جنبهٔ معنوی دارد.

زندگی

عمر خیام در سده پنجم هجری در نیشابور زاده شد. فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستاره‌شناسی را فراگرفت. برخی نوشته‌اند که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود.

در حدود ۴۴۹ تحت حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضی‌القضات سمرقند، کتابی دربارهٔ معادله‌های درجهٔ سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله و از آن‌جاکه با نظام‌الملک طوسی رابطه‌ای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت سلطان جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان می‌رود تا سرپرستی رصدخانهٔ اصفهان را به‌عهده گیرد. او هجده سال در آن‌جا مقیم می‌شود. به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه می‌شود و در همین سال‌ها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم می‌کند. تقویم جلالی را تدوین کرد که به نام جلال‌الدین ملک‌شاه شهره‌است، اما پس از مرگ ملک‌شاه کاربستی نیافت. در این دوران خیام به‌عنوان اختربین در دربار خدمت می‌کرد هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت. در همین سال‌ها (۴۵۶) مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح مااشکل من مصادرات اقلیدس را می‌نویسد و در آن خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها را شرح می‌دهد. همچنین گفته می‌شود که خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملک‌شاه در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان ‌نموده‌است. پس از درگذشت ملک‌شاه و کشته شدن نظام‌الملک، خیام مورد بی‌مهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه قطع شد بعد از سال ۴۷۹ اصفهان را به قصد اقامت در مرو که به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالاً در آن‌جا میزان الحکم و قسطاس المستقیم را نوشت. رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) احتمالاً در همین سال‌ها نوشته شده‌است. غلامحسین مراقبی گفته‌است که خیام در زندگی زن نگرفت و همسر برنگزید.

باغی که آرامگاه خیام در آن قرار دارد، تصویر از کنار آرامگاه امامزاده محروق گرفته شده‌است و در ورودی قدیمی این باغ در تصویر دیده می‌شود.

 

مرگ خیام را میان سال‌های ۵۱۷-۵۲۰ هجری می‌دانند که در نیشابور اتفاق افتاد. گروهی از تذکره‌نویسان نیز وفات او را ۵۱۶ نوشته‌اند، اما پس از بررسیهای لازم مشخص گردیده که تاریخ وفات وی سال ۵۱۷ بوده‌است .مقبرهٔ وی هم اکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع می‌باشد، قرار گرفته‌است.

شرایط دوران خیام

در زمان خیام فرقه‌های مختلف سنی و شیعه، اشعری و معتزلی سرگرم بحث‌ها و مجادلات اصولی و کلامی بودند. فیلسوفان پیوسته توسط قشرهای مختلف به کفر متهم می‌شدند. تعصب، بر فضای جامعه چنگ انداخته بود و کسی جرئت ابراز نظریات خود را نداشت – حتی امام محمد غزالی نیز از اتهام کفر در امان نماند. اگر به سیاست‌نامهٔ خواجه نظام‌الملک بنگریم، این اوضاع کاملاً بر ما روشن خواهد بود. در آن جا، خواجه نظام همهٔ معتقدان به مذهبی خلاف مذهب خود را به شدت می‌کوبد و همه را منحرف از راه حق و ملعون می‌داند. از نظر سیاست نیز وقایع مهمی در عصر خیام رخ داد:

  1. سقوط دولت آل بویه

  2. قیام دولتِ سلجوقی

  3. جنگ‌های صلیبی

  4. ظهور باطنیان

در اوایل دوران زندگی خیام، ابن سینا و ابوریحان بیرونی به اواخر عمر خود رسیده بودند. نظامی عروضی سمرقندی او را «حجة الحق» و ابوالفضل بیهقی «امام عصر خود» لقب داده‌اند. از خیام به عنوان جانشین ابن‌سینا و استاد بی‌بدیلِ فلسفه طبیعی (مادی) ریاضیات، منطق و متافیزیک یاد می‌کنند.

القاب

حکیم حجة الحق، خواجه، امام، الفیلسوف حجة الحق، خواجه امام، حکیم جهان و فیلسوف گیتی، الشیخ الامام، الشیخ الاجل حجة الحق، علامهٔ خواجه، قدوهٔ الفضل، سلطان العلماء، ملک الحکماء، امام خراسان، من اعیان المنجّمین، الحکیم الفاضل الاوحد، خواجهٔ حکیم، الحکیم الفاضل، نادرهٔ فلک، تالی ابن سینا، حکیم عارف به جمیع انواع حکمت به ویژه ریاضی، مسلط بر تمامی اجزای حکمت و ریاضیات و معقولات، در اکثر علوم خاصه در نجوم سرآمد زمان، فیلسوف الوقت، سیدالمحقّقین، ملک الحکماء، الادیب الاریب الخطیر، الفلکی الکبیر، حجة الحق والیقین، نصیرالحکمة و الدین، فیلسوف العالمین، نصرة الدّین، الحیر الهمام، سیّدالحکماءالمشرق و المغرب، السیّدالاجل، فیلسوف العالم، به طور قطع در حکمت و نجوم بی‌همتا، علامهٔ دوران، بر دانش یونان مسلط و غیره.

خیام در افسانه

انابه

افسانه‌هایی چند پیرامون خیام وجود دارد. یکی از این افسانه‌ها از این قرار است که خیام می‌خواست باده بنوشد ولی بادی وزید و کوزه می اش را شکست. پس خیام چنین سرود:

ابریق می مرا شکستی، ربی

 

بر من در عیش را ببستی، ربی

من مِی خورم و تو می‌کنی بدمستی

 

خاکم به دهن مگر که مستی، ربی

پس چون این شعر کفرآمیز را گفت خدا روی وی را سیاه کرد. پس خیام پشیمان شد و برای پوزش از خدا این بیت را سرود:

ناکرده گنه در این جهان کیست بگو!

 

آن کس که گنه نکرد چون زیست بگو!

من بد کنم و تو بد مکافات دهی

 

پس فرق میان من و تو چیست بگو!

و چون اینگونه از خداوند پوزش خواست رویش دوباره سفید شد. البته جدا از افسانه‌ها در اینکه این دو رباعی بالا از خیام باشند جای شک است.

ای رفته و باز آمده بل هم گشته

در افسانه‌ای دیگر، چنین آمده که روزی خیام با شاگردان از نزدیکی مدرسه‌ای می‌گذشتند. عده‌ای، مشغول ترمیم آن مدرسه بودند و چارپایانی، مدام بارهایی (شامل سنگ و خشت و غیره)را به داخل مدرسه می‌بردند و بیرون می‌آمدند. یکی از آن چارپایان از وارد شدن به مدرسه ابا می‌کرد و هیچ کس قادر نبود او را وارد مدرسه کند. چون خیام این اوضاع را دید، جلو رفت و در گوش چارپا چیزی گفت. سپس چارپا آرام شد و داخل مدرسه شد. پس از این که خیام بازگشت، شاگردان پرسیدند که ماجرا چه بود؟

خیام بازگفت که آن خر، یکی از محصلان همین مدرسه بود و پس از مردن، به این شکل در آمده و دوباره به دنیا بازگشته بود ( اشاره به نظریهٔ تناسخ) و می‌ترسید که وارد مدرسه بشود و کسی او را بشناسد و شرمنده گردد. من این موضوع را فهمیدم و در گوشش خواندم:

ای رفته و باز آمده بَل هُم گشته

 

نامت ز میان مردمان گم گشته

ناخن همه جمع آمده و سم گشته

 

ریشت ز عقب در آمده دم گشته

و چون متوجه شد که من او را شناخته‌ام، تن به درون مدرسه رفتن در داد.

سه یار دبستانی

بنا به روایتی خیام، حسن صباح و خواجه نظام‌الملک به سه یار دبستانی معروف بوده‌اند که در بزرگی هر یک به راهی رفتند. حسن رهبری فرقهٔ اسماعیلیه را به عهده گرفت، خواجه نظام‌الملک سیاست‌مداری بزرگ شد و خیام شاعر و متفکری گوشه‌گیر که در آثارش اندیشه‌های بدیع و دلهره و اضطرابی از فلسفه هستی و جهان وجود دارد.

برپایه داستان سه یار دبستانی این سه در زمان کودکی با هم قرار گذاشتند که هر کدام اگر به جایگاهی رسید آن دو دیگر را یاری رساند. هنگامی که نظام‌الملک به وزیری سلجوقیان رسید به خیام فرمانروایی بر نیشابور و گرداگرد آن سامان را پیشنهاد کرد، ولی خیام گفت که سودای ولایت‌داری ندارد. پس نظام‌الملک ده‌هزار دینار مقرری برای او تعیین کرد تا در نیشابور به او پرداخت‌ کنند.

چنان که فروغی در مقدمهٔ تصحیحش از خیام اشاره کرده‌است این داستان سند معتبری ندارد و تازه اگر راست باشد حسن صباح و خیام هر دو باید بیش از ۱۲۰ سال عمر کرده باشند که بسیار بعید است. به علاوه هیچ یک از معاصران خیام هم به این داستان اشاره نکرده‌ است.

دستاوردهای خیام

ریاضیات

س. ا. کانسوا گفته: «در تاریخ ریاضی سده‌های ۱۱ و ۱۲ و شاید هم بتوان گفت در تمام سده‌های میانه حکیم عمر خیام متولد نیشابور خراسان نقش عمده‌ای داشته‌است.»

پیش از کشف رساله خیام در جبر، شهرت او در مشرق‌زمین به واسطه اصلاحات سال و ماه ایرانی و در غرب به واسطه ترجمه رباعیاتش بوده‌است. اگر چه کارهای خیام در ریاضیات (به ویژه در جبر) به صورت منبع دست اول در بین ریاضی‌دانان اروپایی سدهٔ ۱۹ میلادی مورد استفاده نبوده‌است، می‌توان رد پای خیام را به واسطه طوسی در پیشرفت ریاضیات در اروپا دنبال کرد. قدیمی‌ترین کتابی که از خیام اسمی به میان آورده و نویسندهٔ آن هم‌دوره خیام بوده، نظامی عروضی مؤلف «چهار مقاله» است. ولی او خیام را در ردیف منجمین ذکر می‌کند و اسمی از رباعیات او نمی‌آورد. با این وجود جورج سارتن با نام بردن از خیام به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ریاضیدانان قرون وسطی چنین می‌نویسد:

«

خیام اول کسی است که به تحقیق منظم علمی در معادلات درجات اول و دوم و سوم پرداخته، و طبقه‌بندی تحسین‌آوری از این معادلات آورده‌است، و در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظماً تحقیق کرده، و به حل (در اغلب موارد ناقص) هندسی آنها توفیق یافته، و رساله وی در علم جبر، که مشتمل بر این تحقیقات است، معرف یک فکر منظم علمی است؛ و این رساله یکی از برجسته‌ترین آثار قرون وسطائی و احتمالاً برجسته‌ترین آنها در این علم است.

 »

او نخستین کسی بود که نشان داد معادلهٔ درجهٔ سوم ممکن است دارای بیش از یک جواب باشد و یا این که اصلاً جوابی نداشته باشند.«آنچه که در هر حالت مفروض اتفاق می‌افتد بستگی به این دارد که مقاطع مخروطی‌ای که وی از آنها استفاده می‌کند در هیچ نقطه یکدیگر را قطع نکنند، یا در یک یا دو نقطه یکدیگر را قطع کنند.».  گفته: «نخستین کسی بود که گفت معادلهٔ درجهٔ سوم را نمی‌توان عموماً با تبدیل به معادله‌های درجهٔ دوم حل کرد، اما می‌توان با بکار بردن مقاطع مخروطی به حل آن دست یافت.» گفته: «در مورد جبر، کار خیام در ابداع نظریهٔ هندسی معادلات درجهٔ سوم موفق‌ترین کاری است که دانشمندی مسلمان انجام داده‌است.» همچنین  گفته: «در مورد جبر، کار خیام در ابداع نظریهٔ هندسی معادلات درجهٔ سوم موفق‌ترین کاری است که دانشمندی مسلمان انجام داده‌است.».

یکی دیگر از آثار ریاضی خیام رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس است. او در این کتاب اصل موضوعهٔ پنجم اقلیدس را دربارهٔ قضیهٔ خطوط متوازی که شالودهٔ هندسهٔ اقلیدسی است، مورد مطالعه قرار داد و اصل پنجم را اثبات کرد. به نظر می‌رسد که تنها نسخه کامل باقیمانده از این کتاب در کتابخانه لایدن در هلند قرار دارد. «در نیمهٔ اول سدهٔ هیجدهم، ساکری اساس نظریهٔ خود را دربارهٔ خطوط موازی بر مطالعهٔ همان چهارضلعی دوقائمهٔ متساوی‌الساقین که خیام فرض کرده بود قرار می‌دهد و کوشش می‌کند که فرضهای حاده و منفرجه‌بودن دو زاویهٔ دیگر را رد کند.»

درکتاب دیگری از خیام که اهمیت ویژه‌ای در تاریخ ریاضیات دارد رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) هرچند این رساله هرگز پیدا نشد اما خیام خود به این کتاب اشاره کرده‌است و ادعا می‌کند قواعدی برای بسط دوجمله‌ای (a+b)^n کشف کرده و اثبات ادعایش به روش جبری در این کتاب است. بنابرین از دیگر دست‌آوردهای وی موفقیت در تعیین ضرایب بسط دو جمله‌ای (بینوم نیوتن) است که البته تا سده قبل نامکشوف مانده بود و به احترام سبقت وی بر اسحاق نیوتن در این زمینه در بسیاری از کتب دانشگاهی و مرجع این دو جمله‌ای‌ها «دو جمله‌ای خیام-نیوتن» نامیده می‌شوند. نوشتن این ضرایب به صورت منظم مثلث خیام-پاسکال را شکل می‌دهد که بیانگر رابطه ای بین این ضرایب است.

به هر حال قواعد این بسط تا n=12 توسط طوسی (که بیشترین تأثیر را از خیام گرفته) در کتاب «جوامع الحساب» آورده شده‌است. روش خیام در به دست آوردن ضرایب منجر به نام گذاری مثلث حسابی این ضرایب به نام مثلث خیام شد، انگلیسی زبان‌ها آن را به نام مثلث پاسکال می‌شناسند که البته خدشه‌ای بر پیشگامی خیام در کشف روشی جبری برای این ضرایب نیست.

ستاره‌شناسی

یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان اصلاح گاهشماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک، که در دورهٔ سلطنت ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶-۵۹۰ هجری قمری) بود، دانست. وی بدین منظور مدار گردش کره زمین به دور خورشید را تا ۱۶ رقم اعشار محاسبه نمود.

خیام در مقام ریاضی‌دان و ستاره شناس تحقیقات و تالیفات مهمی دارد. از جمله آنها رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله است که در آن از جبر عمدتاً هندسی خود برای حل معادلات درجه سوم استفاده می‌کند. او معادلات درجه دوم را از روش‌های هندسی اصول اقلیدس حل می‌کند و سپس نشان می‌دهد که معادلات درجه سوم با قطع دادن مقاطع مخروطی با هم قابل حل هستند. برگن معتقد است که «هر کس که ترجمهٔ انگلیسی [جبر خیام] به توسط کثیر را بخواند استدلالات خیام را بس روشن خواهد یافت و، نیز، از نکات متعدد جالب توجهی در تاریخ انواع مختلف معادلات مطلع خواهد شد.» مسلم است که خیام در رساله‌هایش از وجود جواب‌های منفی و موهومی در معادلات آگاهی نداشته‌است و جواب صفر را نیز در نظر نمی‌گرفته است.

موسیقی

خیام به تحلیل ریاضی موسیقی نیز پرداخته‌است و در القول علی اجناس التی بالاربعاء مسالهٔ تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایه‌های بی‌نیم‌پرده، با نیم‌پردهٔ بالارونده، و یک چهارم پرده را شرح می‌دهد.

ادبیات

خیام زندگی‌اش را به عنوان ریاضیدان و فیلسوفی شهیر سپری کرد، در حالی‌که معاصرانش از رباعیاتی که امروز مایه شهرت و افتخار او هستند بی‌خبر بودند. معاصران خیام نظیر نظامی عروضی یا ابوالحسن بیهقی از شاعری خیام یادی نکرده‌اند. صادق هدایت در این باره می‌گوید.

گویا ترانه‌های خیام در زمان حیاتش به واسطهٔ تعصب مردم مخفی بوده و تدوین نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته یا در حاشیهٔ جنگ‌ها و کتب اشخاص باذوق بطور قلم‌انداز چند رباعی از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر گردیده [است.]

قدیمی‌ترین کتابی که در آن از خیام شاعر یادی شده‌است، کتاب خریدة القصر از عمادالدین کاتب اصفهانی است. این کتاب به زبان عربی و در سال ۵۷۲ یعنی نزدیک به ۵۰ سال پس از مرگ خیام نوشته شده‌است. کتاب دیگر مرصادالعباد نجم‌الدین رازی است.این کتاب حدود ۱۰۰ سال پس از مرگ خیام در ۶۲۰ قمری تصنیف شده‌است نجم‌الدین صوفی متعصبی بوده که از نیش و کنایه به خیام به خاطر افکار کفرآمیزش دریغ نکرده‌است. کتاب‌های قدیمی (پیش از سدهٔ نهم) که اشعار خیام در آنها آمده‌است و مورد استفادهٔ مصححان قرار گرفته‌اند علاوه بر مرصادالعباد از قرار زیرند: تاریخ جهانگشا (۶۵۸ ق)، تاریخ گزیدهٔ حمدالله مستوفی (۷۳۰ ق)، نزهة المجالس (۷۳۱ ق)، مونس الاحرار (۷۴۱ ق). جنگی از منشآت و اشعار که سعید نفیسی در کتابخانهٔ مجلس شورای ملی جنگ یافت و در سال ۷۵۰ قمری کتابت شده‌است و همچنین مجموعه‌ای تذکره‌مانند که قاسم غنی در کتابخانهٔ شورای ملی یافت که مشتمل بر منتخابت اشعار سی شاعر است و پنج رباعی از خیام دارد.

با کنار گذاشتن رباعایت تکراری ۵۷ رباعی به دست می‌آید. این ۵۷ رباعی که تقریباً صحت انتساب آنها به خیام مسلم است کلیدی برای تصحیح و شناختن سره از ناسره به دست مصححان می‌دهد. با کمک این رباعی‌ها زبان شاعر و مشرب فلسفی وی تا حد زیادی آشکار می‌شود. زبان خیام در شعر طبیعی و ساده و از تکلف به دور است و در شعر پیرو کسی نیست. وانگهی هدف خیام از سرودن رباعی شاعری به معنی متعارف نبوده‌است بلکه به واسطهٔ داشتن ذوق شاعری نکته‌بینی‌های فلسفی خود را در قالب شعر بیان کرده‌است

تصحیحات رباعیات خیام

شهرت خیام به عنوان شاعر مرهون ادوارد فیتزجرالد انگلیسی‌است که با ترجمهٔ شاعرانهٔ رباعیات وی به انگلیسی، خیام را به جهانیان شناساند. با این حال در مجموعهٔ خود اشعاری از خیام آورده‌آست که به قول هدایت نسبت آنها به خیام جایز نیست.

تا پیش از تصحیحات علمی مجموعه‌هایی که با نام رباعیات خیام وجود داشت؛ مجموعه‌هایی مغشوش از آرای متناقض و افکار متضاد بود به طوری که به قول صادق هدایت «اگر یک نفر صد سال عمر کرده باشد و روزی دو مرتبه کیش و مسلک و عقیدهٔ خود را عوض کرده باشد قادر به گفتن چنین افکاری نخواهد بود.» بی‌مبالاتی نسخه‌نویسان و اشتباه کاتبان همیشه در بررسی نسخه‌های خطی دیده می‌شود. اما در مورد خیام گاه اشعارش را به‌عمد تغییر داده‌اند تا آن را به مسلک تصوف نزدیک کنند. هدایت حتی می‌گوید یک علت مغشوش بودن رباعیات خیام این است که هر کس می‌خوارگی کرده‌است و رباعی‌ای گفته‌است از ترس تکفیر آن را به خیام نسبت داده‌است. مشکل دیگری که وجود دارد این است که بسیاری به پیروی و تقلید از خیام رباعی سروده‌اند و رباعی ایشان بعدها در شمار رباعیات خیام آمده‌است..

نخستین تصحیح معتبر رباعیات خیام به دست صادق هدایت انجام گرفت. وی از نوجوانی دلبستهٔ خیام بود تدوینی از رباعیات خیام صورت داده بود. بعدها در ۱۳۱۳ آن را مفصل‌تر و علمی‌تر و با مقدمه‌ای طولانی با نام ترانه‌های خیام به چاپ رسانید. تصحیح معتبر بعدی به دست محمد علی فروغی در ۱۳۲۰ به انجام رسید. لازم به ذکر است که اروپاییان نظیر ژوکوفسکی، روزن و کریستنسن دست به تصحیح رباعیات زده بودند اما منتقدان بعدی شیوهٔ تصحیح و حاصل کار ایشان را چندان معتبر ندانسته‌اند.

احمد شاملو روایتی از ۱۲۵ رباعی خیام در کتابی به نام ترانه‌ها روایت: احمد شاملو ارائه داده‌است.

هرگز دل من ز علم محروم نشد

 

کم ماند ز اسرار که معلوم نشد

هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز

 

معلومم شد که هیچ معلوم نشد

کتاب دایره سپهر, ناشر: چشمه-سال چاپ: ۱۳۸۵ نویسنده :جاوید مقدس‌ صدقیانی. جهان‌بینی علمی و رساله سلسله ترتیب خیام به‌ همراه متن کامل و تصحیح‌ شده رباعیات خیام.این کتاب مشتمل است بر: متن کامل و تصحیح شده‌ی رباعیات خیام، استخراج رباعیاتی که به شاعران دیگر نسبت داده می‌شود. اما در دیوان اشعار خیام به دفعات آمده، مطالبی با نام حکیم عمرخیام به روایت متون کهن، متن کامل اشعار عربی خیام، رساله‌ی سلسله‌ی ترتیب، و هم‌چنین ترجمه‌ی رساله‌ی وجود ابن سینا توسط خیام و…. است که نگارنده کوشیده ضمن پیرایش مطالب چهره‌ای واقعی از خیام نشان دهد

 

مضمون اشعار و مشرب فلسفی خیام

صادق هدایت در ترانه‌های خیام دسته‌بندی کلی‌ای از مضامین رباعیات خیام ارائه می‌دهد و ذیل هر یک از عناوین رباعی‌های مرتبط با موضوع را می‌آورد:

  • راز آفرینش

  • درد زندگی

  • از ازل نوشته

  • گردش دوران

  • ذرات گردنده

  • هر چه باداباد

  • هیچ است

  • دم را دریابیم

پیروان خیام

صادق هدایت بر این باور است که حافظ از تشبیهات خیام بسیار استفاده کرده‌است، تا حدی که از متفکرترین و بهترین پیروان خیام به شمار می‌آید. هر چند که به نظر او افکار حافظ به فلسفهٔ خیام نمی‌رسد، اما بنا به نظر صادق هدایت حافظ این نقص را با الهامات شاعرانه و تشبیهات رفع کرده‌است و برای نمونه به قدری شراب را زیر تشبیهات پوشانده که تعبیر صوفیانه از آن می‌شود. اما خیام این پرده پوشی را ندارد. برای نمونه حافظ دربارهٔ بهشت با ترس سخن می‌گوید:

باغ فردوس لطیف است و لیکن زینهار

 

تو غنیمت شمر این سایهٔ بید و لب کشت

اما خیام بدون پرده‌پوشی می‌گوید:

گویند بهشت و حور عین خواهد بود

 

آنجا می‌ناب و انگبین خواهد بود

گر ما مِی و معشوقه گزیدیم چه باک؟

 

چون عاقبت کار چنین خواهد بود

موریس بوشور از کسانی است که کاملاً تحت تاثیر افکار خیام در آمده و نمایشنامهٔ رویای خیام هماهنگی فکری او را با شاعر ایرانی به خوبی نشان می دهد. همچنین ارمان رنو و آندره ژید هم از او مایه گرفته اند . دو کامارگو شاعر اسپانیایی نیز افکار خیام را در قالب شعر نو ریخت و متن اسپانیایی آنها را در سراسرآمریکای لاتین و متن فرانسوی را در اروپا رواج داد. دیگر از کسانی که از خیام الهام گرفته اند و یا به تمجید او پرداختند عبارتند از:«آندره ژید»، «ژان لاهور»، «شارل گرولو»، «ژان مارک برنارد» و «شاپلن».

اظهار نظرها درباره شخصیت خیام

بعضی او را به عنوان یک شاعر حکیم عارف‌منش و بعضی دیگر او را به عنوان یک شاعر بی‌اعتقاد به همه چیز و مادی‌اندیش محض معرفی کرده اند. نجم‌الدین رازی و دو سه نفر دیگر با توجه به محتوای الحادی رباعیات خیام اظهارنظرهایی منفی درباره او دارند. در مقابل، کسانی دیگر در صدد تبرئه او برآمدند و رباعیاتی از قول او ساختند، که حاکی از پشیمانی و توبه او باشد. کسانی هم– بیشتر در دوره معاصر– درصدد برآمدند که بگویند اصلاً این رباعی‌ها از خیام نیست، و از شخص دیگری به همبن نام است. نجم‌الدین رازی به عنوان نخستین فرد، در کتاب خود (مرصاد العباد) اشاره‌های بسیار تند و صریح نسبت به خیام دارد و با توجه به محتوای رباعیات او می‌گوید که این آدمی بوده است مادی‌مآب و دارای انحراف فکری، و دو رباعی به عنوان شاهد از او نقل می‌کند و می‌گوید که اینها شعرهایی است حاکی از بی‌اعتقادی نسبت به مبانی دینی و یکی از آنها این است:

دارنده چو ترکیب طبایع آراست

 

از بهر چه او فکندش اندر کم و کاست

گر نیک آمد، فکندن از بهر چه بود

 

ور نیک نیامد این صور عیب که راست؟

می‌گوید؛ خیام باتوجه به این سروده اعتقاد دارد که خدا ما را خلق کرد. اگر یک ترکیب خوبی از آفرینش هستیم، پس چرا ما را در «کم و کاست» یعنی رنج و محنت انداخت؟ اگر هم ترکیب بدی هستیم، پس تقصیر کیست؟ کسی که ما را خلق کرده در واقع این‌طور خلق کرده، ما که خود به اراده خود نیامدیم، به اراده خود ساخته نشدیم، پس تقصیری نداریم و مجازات هم درباره ما و عذاب ما معنی پیدا نمی‌کند.

آثار

خیام آثار علمی و ادبی بسیاری تالیف کرده‌است.

او میزان الحکمت را درباره فیزیک و لوازم الامکنت را در دانش هواشناسی نوشت. نوروزنامه دیگر اثر ادبی اوست، در پدیداری نوروز و آیین پادشاهان ایرانی و اسب و زر و قلم و شراب که در حدود ۴۹۵ هجری قمری نگاشته شده‌است. کتاب جبر و مقابله خیام با تلاش دانش پژوهان اروپایی در سال ۱۷۴۲ در یکی از کتابخانه‌های لیدن یافته شد. این کتاب در ۱۸۱۵ توسط تنی چند از دانشمندان فرانسوی ترجمه و منشر شد .

  • رسالة فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله به زبان عربی، در بارهٔ معادلات درجهٔ سوم.

  • رسالة فی شرح مااشکل من مصادرات کتاب اقلیدس در مورد خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها.

  • رساله میزان‌الحکمه.«راه‌حل جبری مسالهٔ تعیین مقادیر طلا و نقره را در آمیزه‌(آلیاژ) معینی به وسیلهٔ وزنهای مخصوص بدست می‌دهد.»

  • قسطاس المستقیم

  • رسالهٔ مسائل الحساب، این اثر باقی نمانده‌است.

  • القول علی اجناس التی بالاربعاء، اثری دربارهٔ موسیقی.

  • رساله کون و تکلیف به عربی درباره حکمت خالق در خلق عالم و حکمت تکلیف که خیام آن را در پاسخ پرسش امام ابونصر محمدبن ابراهیم نسوی در سال ۴۷۳ نوشته‌است و او یکی از شاگردان پورسینا بوده و در مجموعه جامع البدایع باهتمام سید محی الدین صبری بسال ۱۲۳۰ و کتاب خیام در هند به اهتمام سلیمان ندوی سال ۱۹۳۳ میلادی چاپ شده‌است.

  • رساله روضةالقلوب در کلیات وجود

  • رساله ضیاء العلی

  • رساله‌ای در صورت و تضاد

  • ترجمه خطبه ابن سینا

  • رساله‌ای در صحت طرق هندسی برای استخراج جذر و کعب

  • رساله مشکلات ایجاب

  • رساله‌ای در طبیعیات

  • رساله‌ای در بیان زیگ ملکشاهی

  • رساله نظام الملک در بیان حکومت

  • رساله لوازم‌الاکمنه

  • اشعار عربی خیام که در حدود ۱۹ رباعی آن بدست آمده‌است.

  • نوروزنامه، از این کتاب دو نسخه خطی باقی مانده‌است. یکی نسخهٔ لندن و دیگری نسخه برلن.

  • رباعیات خیام به زبان فارسی که در حدود ۲۰۰ چارینه (رباعی) یا بیشتر از حکیم عمر خیام است و زائد بر آن مربوط به خیام نبوده بلکه به خیام نسبت داده شده.

  • عیون الحکمه

  • رساله معراجیه

  • رساله در علم کلیات

  • رساله در تحقیق معنی وجود

خیام در فرهنگ عامه

چهره جهانی خیام

تندیس خیام در بخارست، پایتخت رومانی

در جهان خیام به عنوان یک شاعر، ریاضیدان و اخترشناس شناخته شده‌است. هرچند که اوج شناخت جهان از خیام را می‌توان پس از ترجمه شعرهای وی به وسیله ادوارد فیتزجرالد دانست. این در حالی است که بسیاری از پژوهشگران شماری از شعرهای ترجمه‌شده به وسیله فیتزجرالد را سروده خیام نمی‌دانند و این خود سبب تفاوت‌هایی در شناخت خیام در نگاه ایرانی‌ها و غربی‌ها شده‌است. تأثیرات خیام بر ادبیات غرب از مارک تواین تا تی. اس الیوت او را به نماد فلسفه شرق و شاعر محبوب روشنفکران جهان تبدیل کرده‌است.

در سال ۱۸۷۵«گارسن دوتاسی» خاورشناس معروف فرانسوی تعداد ۱۰ رباعی از خیام را به فرانسه برده بود ولی ۱۰ سال بعد کنسول فرانسه که زبان فارسی را خوب می‌دانست ولی به فلسفه و اندیشه و اعتقاد خیام آگاهی نداشت خیام را یک «صوفی» معرفی کرد و تعداد زیادی از رباعیات خیام و منسوب بدو را به فرانسه برد. همین بی خبری از فکر خیام موجب شد که تئوفیل گوتیه او را شاعری رند حساب کند. نظر گوتیه نسبت به خیام و شرح و تفصیل اشعارش موجب شد که فرانسویان نسبت به این شاعر ایرانی علاقهٔ زیادی نشان دهند.

ولادیمیر پوتین، مارتین لوتر کینگ و آبراهام لینکن همیشه قبل از خواب رباعیات خیام می‌خواندند یا می‌خوانند

نامگذاری به نام خیام

افلاک نمای خیام در نیشابور.

  • یکی از حفره‌های ماه به افتخار خیام «عمر خیام» نامیده شده‌است.

  • سیارکی در سال ۱۹۸۰ به نام وی نامگذاری شد.(سیارک ۳۰۹۵)

  • در تونس هتلی به نام خیام ساخته شده‌است.

  • در فرانسه و مصر شراب‌هایی به نام خیام تولید می‌شود.

  • نام یکی از ایستگاه‌های قطار که فاجعه قطار نیشابور در آن‌جا رخ داد نامش خیام بود.

  • خیابان خیام در شهر تهران واقع در منطقه ۱۲ شهرداری تهران به نام عمر خیام نام‌گذاری شده‌است.

  • رستوران خیام واقع دراتیوپی شهر آدیس آبابا. در مرکز کتابخانه دانشگاه اتیوپی روباعیات خیام به زبان امهریک وجود دارد.اطلاعات بیشتر در سفر نامه هوشنگ شمعی آمده است.

  • در سال ۱۸۹۲ م. «انجمن عمر خیام» در لندن توسط گروهی از دانشمندان و ادیبان و روزنامه‌داران بنیانگذاری شد. این انجمن تا سال ۱۸۹۳ م. سه مراسم بزرگداشت برای خیّام برگزار کرد. در این انجمن‌ها اشعار زیادی در مدح خیام خوانده شد که که اعضای انجمن سروده بودند. همچنین دو عدد بوته گل سرخ بر مزار ادوارد فیتزجرالد مترجم رباعیات عمرخیام قرارداده شد که بر سرلوحه آن این طور نوشته شده بود: این بوته گل سرخ در باغ کیو پرورده شده و تخم آن را سیمپسن از مزار عمرخیام در نیشابور آورده و بدست چندین تن از هواداران ادوارد فیتزجرالد ازجانب انجمن عمرخیام غرس شده.

  • مارتین لوتر کینگ در سخنرانی خود از خیام گفته‌ای را می‌آورد.

در نیشابور

  • میدان خیام یکی از میدان‌های شهری در نیشابور به نام خیام نامگذاری شده.در میان این میدان بنای آرامگاه اولیه عمر خیام قرار داده شده‌است.

  • خیابان خیام یکی از خیابان‌های شهر نیشابور واقع در شهرک فرهنگیان است که به نام عمر خیام نام‌گذاری شده‌است.

  • شهرک صنعتی خیام در نزدیکی نیشابور به نام خیام نامگذاری شده‌است.

  • دبیرستان خیام یکی از مدرسه‌های قدیمی نیشابور خیام نامگذاری شده .

  • افلاک نمای خیام و پژوهشکده ستاره شناسی نیشابور

  • خانه ریاضیات نیشابور (برگرفته از تخصص ریاضی خیام) در نیشابور به نام وی است.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:روز بزرگداشت عمر خیام, | 22:3 | نویسنده : هادی موذنی |

روز جهانی موزه

گسترش موزه های دنیا و همكاری همه جانبه ی علمی ، فرهنگی و صنعتی ِ فیمابین ، در جهت دستیابی به اهداف فرهنگی از طریق هماهنگ ساختن اقدامات بین المللی و تدوین برنامه هایی مؤثر است كه دارای خطوط اساسی همكاری مشترك و دو جانبه بین مردم و موزه ها در سطح جهانی باشد . بر اساس همین عقیده ، در قطعنامه ی شماره ی پنج ِ دوازدهمین مجمع عمومی كمیته ی بین المللی موزه ها ایكوم (ICOM) كه در 28 مه 1977 میلادی درمسكو برپا شد ، روز 18 مه برابر با 28 اردیبهشت به عنوان روز جهانی موزه ها اعلام شد  و از آن سال در روز یاد شده درهمه ی كشورهای عضو ، مراسمی به مورد اجرا گذاشته می شود.

تعریف موزه:

بر مبنای تعریفی كه " ایكوم " از موزه می دهد ، موزه عبارت است  از مكان گردآوری ، نگهداری ، مطالعه ، بررسی كردن و به نمایش گذاشتن نعمتهای فرهنگی یا طبیعی به منظور آموزش ، پژوهش و ارزش دادن به این مجموعه ها و لذت بردن از آنها .

معنای لغوی و اصطلاحی موزه:

نام موزه از لغت فرانسوی  Musee گرفته شده و به معنی مكانی است كه مجموعه بزرگی از آثار باستانی و صنعتی و چیزهای گرانبها را درآن به  معرض نمایش می گذارند و دانشمندان ، پژوهشگران ، هنرمندان و... از آن استفاده می كنند. كلمه موزه را فرانسویان از لغت یونانی گرفته اند . موزه نام تپه ای در آتن بود كه در آن عبادتگاهی برای موزه ( الهه یونانی ) قرار داشت .

امروزه در كشورهای مختلف جهان موزه های متعدد آثار باستانی، مردم شناسی، طبیعی، حیوانات ، وحوش و ... ، مجموعه ی تاریخی آن كشورها را بازگو می كند. فرهنگ و تمدن هر قوم و ملتی از طریق اشیاء و وسایلی كه در موزه ها جمع آوری شده ، شناخته می شود. یكی از راههای شناخت اقوام گذشته و آشنایی با نحوه ی زندگی آنها ، از طریق موزه ها به دانش آموزان و دانشجویان آموزش داده می شود.

تاریخچه موزه:

پژوهشگران و متخصصان موزه داری ، به دنبال ریشه یابی واژه ی موزه به مبداء هلنی * بسنده كرده و تاریخ موزه و تاریخگذاری این پدیده را این گونه تعریف كرده اند :

معبد خدایان هنر شعر و موسیقی كه بر فراز تپه ای در آتن قرار داشت ، نخستین موزه ای است كه در تاریخ موزه ها از آن نام برده می شود و موزه آشمولین در شهر آكسفورد ، نخستین موزه ای است كه آثار مشرق زمین را در خود محفوظ نگه داشته است . نخستین موزه در قاره ی آسیا ، موزه ی آرمیتاژ در لنینگراد روسیه است و اولین موزه ی ایران در سال 1295 ه . ش به نام موزه ی ملی ایران پایه گذاری و افتتاح شده است. سال 1746 م .  را در تاریخ تحول و تكامل موزه ها ، باید نقطه ی عطفی به شمار آورد؛ چرا كه در این سال نویسنده ی فرانسوی " لاخون دوسن ین " عقاید و اندیشه های نوینی را در مورد موزه عنوان كرد كه موجب تحرك و تسریع در بنیادگیری موزه ها شد .  چهار سال پس از آن به سال 1750 م . اولین موزه ی واقعی جهان در قصر لوكزامبورگ بر پا شد.

اهداف موزه:

هدفهای موزه را می توان بدین صورت خلاصه كرد :

1- نگهداری آثار گذشتگان و نمایش و انتقال آنها به آیندگان .

2- ارزیابی و قیاس میان پدیدارهای تاریخی ، عملی ، فنی ، صنعتی و هنری ِ گذشته و حال.

3- ایجاد و تقویت تفاهم میان ملل و اقوام.

4- شناخت و نمایش سهم اقوال و ملل در فرهنگ و تمدن جهانی .

5- اعتلاء  و بهبود میزان دانش محصلان، دانشجویان، پژوهشگران و ...  .

6- جلوگیری از انهدام فرهنگ بومی و ایجاد سدی در برابر فرهنگهای نامأنوس.

منشاء موزه ها ، خواه در گنجینه های سلطنتی یا كلیسایی ِ قرون وسطا  و یا در اطاقهای كوچك ِ حاوی اشیاء و نمونه های كمیاب كه  در فاصله قرنهای شانزدهم و هجدهم میلادی  گرد آوری شده ، نهفته است.

انواع موزه ها:

نخستین گونه بندی كه در ممالك بسیاری به قوه ی خود باقی است و همچنان دراسامی كمیته های تخصصی " ایكوم " انعكاس دارد، تمایز بین موزه های هنری ظریفه، هنرهای كاربردی، باستان شناسی ، تاریخ ، مردم شناسی، علوم طبیعی ، دانش و تكنولوژی ، موزه های منطقه ای محلی و موزه های تخصصی است. در عین حال ، سیر تحول موزه ها از جنگ دوم جهانی به این سو، به تدریج مرزهای بین رشته ها و مجموعه ها را از میان برداشته است . اكنون موجه تر به نظر می رسد كه موزه ها را به انواع زیر تقسیم كنیم.

1- موزه های هنری   2- موزه های تاریخی   3- موزه های تخصصی   4- موزه های علمی    5- موزه های فنی وصنعتی

1- موزهای تاریخی

: آثار و اشیاء قدیمی را كه می توانند گویای زمینه و پیشینه ی مردم شناسی و باستان شناسی و تاریخی باشند درخود جای داده اند.

2- موزه های تخصصی

: آثار تاریخی ، هنری و فنی را به مناسبت های ویژه ، درمعرض دید مردم قرارمی دهند. دو نوع این موزه ها را به موزه ها در هوای آزاد و موزه ی محلی مرسوم كرده اند.

3- موزه های علمی

:  گیاهان ، جانوران ، سنگها ، خاكها ، سنگواره ها و آنچه را كه دست بشر در خلق آنها دخالت نداشته است ، تهیه و نگهداری می كنند كه به انواع موزه های تاریخی طبیعی ، جانوران زمینی ، گیاهان، ماهی ها و جانوران دریایی طبقه بندی می شوند.موزه های علمی ، مواظبت شده ترین و فعال ترین موزه ها هستند.

موزه های علوم طبیعی می باید نقش ویژه درآگاه سازی و متقاعد ساختن مردم ایفا كنند و در سطح علمی ، این موزه ها  ، اسنادی بالغ بر میلیونها نمونه هستند كه پیشرفت دانش را از دیدگاه رشته های متعدد میسر می سازند و دراختیار پژوهشگران می گذارند .

4-....


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392برچسب:, | 21:53 | نویسنده : هادی موذنی |

حتما از بخش جدیدترین آهنگ ها دیدن فرمایید.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:, | 10:43 | نویسنده : هادی موذنی |

 

 

 

 

 

 

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:عکس جدید کریستیانو, | 10:32 | نویسنده : هادی موذنی |

محسن یاحقی


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:دانلود آهنگ جدید محسن یا حقی به نام بگو آره, | 10:24 | نویسنده : هادی موذنی |

4fc8bb14cbbe44facda05ff030ddd083 دانلود آهنگ جدید امیر علی به نام دارم دق میکنم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:دانلود آهنگ جدید امیر علی به نام دارم دق می کنم, | 10:17 | نویسنده : هادی موذنی |


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:دانلود آهنگ استاد سیاوش قمیشی, | 10:14 | نویسنده : هادی موذنی |


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:دانلود آهنگ جدید امید جهان و مصطفی تفتیش, | 10:8 | نویسنده : هادی موذنی |

ویژگی های این نرم افزار:

 

محاسبه تندرستی

 

محاسبه کالری فست فودها

 

محاسبه کالری میوه ها و سبزیجات

 

دانلود در ادامه مطلب.....


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:35 | نویسنده : هادی موذنی |


لئوناردو بونوچی، مدافع باتجربه بیانکونری ها در خصوص تمدید قرارداد کونته تا سال ۲۰۱۶ چنین گفت: “آنچه را که مشاهده میکنیم دو سال قهرمانی پیاپی و کسب دو اسکودتو است. کونته بزرگی خود را با این دو اسکودتو نشان میدهد. وی دارای استدلال و فکر آزاد است و در برخورد با بازیکنانش هیچ گونه سوء برخوردی ندارد. ما جاه طلبانه پیش میرویم و به ساختن یووه ادامه میدهیم.”


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:, | 9:12 | نویسنده : هادی موذنی |

نیکولا آموروزو بازیکن سابق یوونتوس به عنوان مدیر ورزشی پالرمو انتخاب شد. گفتنی است که وی برادر سونیا آموروزو، همسر دل پیرو است.

ملو در گالا نیز جای ثابتی ندارد
مسئولان گالاتاسرای به دنبال گری مدل هافبک ۲۵ ساله باشگاه سویا اسپانیا هستند تا جایگزین فلیپه ملو، هافبک ۲۹ ساله خود کنند. گفتنی است که ملو با اتمام قرارداد قرضی خود، به یووه باز خواهد گشت.
 

آیا یوونتوس بعد از پیرلو نیاز به تغییر تاکتیک دارد؟
سایت فوتبال ایتالیا گزارشی را منتشر کرده است و در آن به آینده و غیبت پیرلو در یووه اشاره نموده و بیان کرده است که با نبود پیرو نیازی به تغییر تاکتیک و یا خرید جانشینی مثل وراتی نیست، چون بازکنی مثل پوگبا در یووه حضور دارد.
 

پدرو اوبیانگ در سمپدوریا ماندی است
خوزه میگوئل گونزالس تأکید کرد که پدرو اوبیانگ، موکلش در سمپدوریا ماندی است. وی که بیست و یک سال سن دارد با باشگاه سمپدوریا به توافق رسیده است و قرار داد خود را تا پایان سال ۲۰۱۷ به تمدید رسانده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:نقل و انتفالات باشگاه یوونتوس, | 9:6 | نویسنده : هادی موذنی |

تاريخچه ارتباطات:


از گذشته تا بحال ارتباطات همواره بعنوان يكي از موضوعات بسيار مهم براي بشر محسوب مي شده است.در گذشته هاي دور دوندگان مسئوليت حمل و انتقال پيام هاي فرمانروايان و اشخاص مهم را بر عهده داشته اند. دود، نور و پرچم نيز از ديگر اشكال برقراري ارتباط و فرستادن پيام بوده كه اغلب از نقاط بلند و مرتفع و يا برج ها به اين منظور استفاده مي گرديده است. استفاده از كبوتران نامه بر و اسبها نيز از ديگر روش هاي متداول براي ارسال پيام بوده اند.تاريخچه ايجاد ارتباط به شكل امروزي به اوائل قرن نوزده با كشف الكتريسيته و خاصيت انتقال آن بصورت سيگنال و علامت، برمي گردد كه از طريق آن براي اولين بار يك پيام با سرعتي افزون تر از سرعت هر انتقال دهندة ديگري فرستاده شد. تلگراف اولين وسيله اي است كه براي ارسال اين شيوه از پيام در دنياي مخابرات استفاده شد.

 

در17 مه 1865 ميلادي "اتحاديه تلگرافي بين المللي" در پاريس تشكيل شد. ازآن تاريخ به بعد نام اين اتحاديه دستخوش تحول شد و سرانجام در 30 اكتبر 1906 ميلادي در كنفرانس "اتحاديه تلگرافي بين الملل" تصميم گرفته شد كه "اتحاديه راديو و تلگرافي بين الملل" نيز تشكيل شود. در 9دسامبر سال 1932 ميلادي به موجب "عهدنامه مادريد" با وحدت دو اتحاديه ياد شده فوق، "اتحاديه بين المللي ارتباطات دور" شروع به كار كرد. در واقع روز جهاني ارتباطات يادآور تأسيس اين اتحاديه ها براي پيشرفت ارتباطات است.

 

سابقه عضويت ايران در "اتحاديه تلگرافي بين المللي" بيش از يكصد سال است. نهاد مذكور پس از جنگ جهاني دوم و تشكيل سازمان ملل، به موجب تصميم كنفرانس عمومي نمايندگان دولتهاي عضو، اين اتحاديه به صورت نهاد تخصصي سازمان ملل درآمد واز آن زمان تاكنون، جزو مؤسسات ويژه سازمان ملل متحد بوده است. از اواخر سال 1970 ميلادي، كشورهاي جهان سوم از طريق اين اتحاديه كوششهاي وسيعي براي رسيدن به دو هدف مشخص در پيش گرفتند:

 

سعي در تقسيم و توزيع عادلانه امواج راديويي

كوشش در توزيع عادلانه كانالهاي تلويزيوني ماهواره اي پخش مستقيم درسراسرجهان اقدام مهم ديگر اين اتحاديه كمك به كشورهاي جهان سوم براي توسعه ارتباطات وكاربرد هرچه بيشتر آن در توسعه ملي اين كشور بوده است.

در نگرش جديد، وسايل ارتباط جمعي، رسانه هاي گروهي ومطبوعات به عنوان بخشي از كليت ارتباطات در صحنه جهاني ارزيابي شده است.

 

  آثار مثبت ارتباطات:


در جمع بندي كلي آثار متفاوتي در نقش و تأثير ارتباطات در جهان معاصر محسوس است. بعضي از آثار مثبت آن عبارت اند از:

تسهيل همگرايي سياسي در داخل جوامع و بين ملتها در صحنه بين المللي

توسعه شهر نشيني، ارتقاي سطح سواد، افزايش درآمد سرانه و تقويت پيوندهاي اجتماعي بين جوامع كه نهايتاً روند دستيابي به "رفاه اقتصادي" را هموار خواهد كرد.

افزايش مناسبات و مبادلات فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و علمي   ميان ملل و اقوام گوناگون و از ميان رفتن فواصل جغرافيايي و كمك به برقراري تفاهم، همبستگي، همگونگي و همكاري بين المللي

كمك به پيشبرد سياستهاي ملي و افزايش سطح مشاركت اجتماعي و برقراري وضع مناسب براي حل و فصل بحران نفوذ، مشاركت، هويت و مشروعيت

توانايي كمك به برقراري صلح جهاني از طريق تغيير در تصورات طرف مناقشه و ايجاد تصورات دوستانه و گسترش صلح و ثبات و امنيت

كاركرد آموزشي و دادن اطلاعات به ملتهاو آگاه ساختن ملل از سنتهاي ريشه دار ملي و تاريخي

كمك به گسترش آزادي و احترام به حقوق انساني، چرا كه جوهر آزادي و عدالت خواهي، بسط اطلاعات و ارتباطات و تسهيل اجتماعي است

 

  نتايج منفي ارتباطات:


شايد بهره گيري از واژه منفي در ارزشيابي تأثيرات ارتباطات نادرست باشد، زيرا اگر هر ابزاري در جاي خود به كار گرفته نشود، به طور يقين آثار زيانباري به دنبال خواهد داشت.

بخشي از كاربردهاي منفي ارتباطات عبارت اند از:

توانايي تجزيه گروههاي اجتماعي و اخلال در جريان وحدت ملي جوامع، نظير بحران يوگسلاوي، تجزيه اتحاد جماهير شوروي سابق و يا ايجاد شورشها و نا آرامي هاي قومي و منطقه اي همچون نا آرامي هاي تبت در جمهوري خلق چين و شمار زيادي از كشورهاي افريقايي

انتقال فناوري نامناسب و وابستگي به كمپانيهاي چند مليتي به ويژه غربي

ايجاد اختلاف و شكاف ميان ملتها به منظور توسعه ناسيوناليسم افراطي، ايدئولوژي هاي متضاد و در نتيجه بروز شكاف فرهنگي

تغيير الگوهاي مصرف و روشهاي زيستي از طريق افزايش خواسته ها و ايجاد دنياي پر زرق و برق، همراه دامهاي جذاب جامعه مصرفي

تضعيف پيوندهاي سنتي از طريق تقويت و تبليغ ارزشهاي غربي و نيز كمك به استحاله فرهنگي

ايجاد نخبگان سياسي و فرهنگي وابسته به جريانات خود ساخته از طريق شبكه هاي ارتباطي

كمك به تشديد تضادهاي فرهنگي و بهره برداري هاي مقطعي و دراز مدت از آن

بهره برداري تبليغاتي و انتشار اخبار غير واقع و تحريفي و بمباران خبري و جريان يك سويه مبادله اطلاعات و اخبار از طرف غرب به جهان سوم به منظور اظهار تواناييهاي مالي، فني و فناورانه در برابر ضعف ساختاري كشورهاي جهان سوم

 

  عصر ارتباطات:


 همكاريهاي بين المللي، نقش ارتباطات را در جامعه اطلاعاتي انكار ناپذير ساخته است؛ به نحوي كه افزايش بازدهي جامعه از طريق توسعه شبكه هاي اطلاعاتي و ارتباطي كه بار اطلاعاتي و ارزش افزوده دارند، كليه محلهاي كار را از طريق اتوماسيون اداري (خودكار سازي) به يكديگر پيوند داده و ايجاد ارتباط بين دولت و واحدهاي محلي از طريق شبكه اطلاعاتي و مخابراتي اداري را متخصص ساخته است. حتي در كشورهاي فرا صنعتي عمدتاً اجراي اتوماسيون كامل، اجراي امور در منزل از طريق تلفن تلويزيوني و فعاليتهاي بانكي، خريد و فروش، رزرو كردن بليت و ساير اقدامات مشابه از طريق شبكه هاي اطلاعاتي و مخابراتي صورت مي پذيرد. ارتباطات مخابراتي در قرن حاضر در واقع عامل زيربنايي و توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تلقي مي شود و دست راست تمدن نامگذاري شده است. از همين روست كه امروزه ميزان توسعه ملي هر كشور را با معيار توسعه ارتباطات مخابراتي در آن كشور ارزشيابي مي كنند.

 هدف ارتباطات مخابراتي اين است كه در مناسب ترين وضع اقتصادي، مسافرتهاي زايد را حذف كند، مراجعات مردم را به سازمانهاي دولتي تقليل دهد و ضمن برقراري ارتباط همه جانبه موجب صرفه جويي در اوقات و هزينه هاي جامعه شود. از سوي ديگر امروزه ضرورت و اهميت استفاده از شبكه هاي علمي و تحقيقاتي جهاني براي بسياري از دانش پژوهان در اكثر رشته ها، قطعي و روشن است. آنچه كارايي و بهره مندي از چنين شبكه هايي را به سرعت افزايش مي دهد، توانايي روزافزون ارتباطات مخابراتي است كه به ياري رايانه ها شتافته اند و آنها را به صورت ابزاري براي جستجو، جمع آوري، دسته بندي، تجزيه و تحليل و انتقال حجم بالايي از اطلاعات درآورده است.

 

از طرف ديگر، سهولت دسترس به خدمات اطلاعاتي جديدتر و گسترده تر ايجاد امكان ارتباط با ساير محققان و سهيم شدن در تجربه هاي آنها نيز به طور مداوم بر مطلوبيت اين ابزار در محيطهاي علمي و تحقيقاتي مي افزايد. همچنين با استفاده از اين روش مي توان ضمن بهره مندي از فناوري پيشرفته مخابراتي، به جريان جاري و آينده توسعه اطلاعات متصل شد. به هر حال عصر ما، عصر ارتباطات است و در چنين دوراني قدرت نيز در دست جوامعي است كه از نيرومندترين شبكه هاي ارتباطي و به تبع آن، از بيشترين اطلاعات برخوردار باشند و اين حقيقت انكار ناپذير تمدن كنون جهاني است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : جمعه 27 ارديبهشت 1392برچسب:روز جهانی ارتباطات, | 8:56 | نویسنده : هادی موذنی |

حتما از بخش Juventus دیدن فرمایید.

 

از دست ندینا!!!!!!!!!!!!!!


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:, | 14:53 | نویسنده : هادی موذنی |

 

دانلود کلیپ جشن قهرمانی یووه

در ادامه مطلب.....


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:, | 14:49 | نویسنده : هادی موذنی |


یوونتوس طرح لباس بازی های خانگی خود را برای فصل ۲۰۱۳-۲۰۱۴ رونمایی کرد.

راه راه سیاه و سفید با یقه ی V شکل، ستاره ها به منظور اعتراض و خشم افرادی که اصرار دارند دو اسکودتو به علت کالچوپولی عنوان نشده، حذف شده ولی در عوض، نماد اسکودتو و ۱۸۹۷ سال تاسیس باشگاه وجود دارد .


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:رونمایی از لباس جدید یوونتوس, | 14:4 | نویسنده : هادی موذنی |


آنتونیو کونته پس از کسب دومین اسکودتو، طی جلسه ای با آندره آ آنیلی و بپه ماروتا، بحث در مورد آینده و ماندنش در یووه را مشخص خواهد کرد.

وی که برای ماندن شرایط خاصی را خواستار شده است در ساعت ۱۷:۳۰ دیروز با آندره آ آنیلی، بپه ماروتا، پاول ندود و فابیو پاراتیچی کنفرانسی را برگزار کرد.

گفتنی است که شرایط کونته برای ماندن در یووه خرید دو بازیکن بزرگ، تمدید قرارداد با مربی بدنساز یووه جیامپیرو ونترونه و نقش بیشتر در نقل و انتقالات.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:شرایط کونته برای ماندن در یوونتوس, | 13:50 | نویسنده : هادی موذنی |


طبق آخرین اخبار منتشره در سایت فوتبال ایتالیا، باشگاه فوتبال یوونتوس به دنبال لاملا، مهاجم جوان و آرژانتینی تیم رم است.

گفته میشود که در ماه های پیش نام گونزالو ایگواین، کریم بنزما و آلساندرو دیامانتی براای پیوستن به یووه، به گوش میرسید و حالا هم این بازیکن به این لیست اضافه شده است.

امروز روزنامه ایتالیایی توتواسپرت چاپ تورین ادعا کرد که این بازیکن ۲۱ ساله مورد توجه کونته قرار گرفته است و گویا رم قیمت ۳۰ میلیون یورویی را برای وی مشخص کرده است و به نظر نمیرسد که حاضر باشد این بازیکن را به رقیب خود بفروشد.

گفتنی است که لاملا در این فصل برای رم ۳۲ بازی به میدان رفته است و در این ۳۲ بازی ۱۵ گل به ثمر رسانده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:یوونتوس به فکر انتقال لاملا,انتقال لاملا, | 13:47 | نویسنده : هادی موذنی |


سمپدوریا – یوونتوس (هفته سی و هشتم سری آ ایتالیا)
یکشنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۲۳:۱۵
ورزشگاه لوئیجی فراریس

 

سمپدوریا ۳ – ۲ یوونتوس
گلها: کوآلیارلا ۲۵، ادر ۳۱، دسیلوستری ۵۷، ایکاردی ۷۵، جاکرینی ۹۰

 

مسابقه بعدی

فصل ۲۰۱۲/۲۰۱۳ با قهرمانی یوونتوس به پایان رسید
بازیکنان بیانکونری به تعطیلات رفتند


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:, | 13:44 | نویسنده : هادی موذنی |

حفظ کونته برای کسب سومین اسکودتو

 بر اساس آخرین اخبار منتشره در سایت باشگاه یوونتوس و به نقل از فوتبال ایتالیا، آنتونیو کونته در فصل ۲۰۱۳-۱۴ نیز مربی یووه خواهد بود تا سومین اسکودتو پیاپی خود و یوونتوس را کسب کند.

آنتونیو کونته پس از جلسه ای با آندره آ آنیلی، بپه ماروتا، پاول ندود و فابیو پاراتیچی که به مدت ۳ ساعت به طول انجامید، برنامه خود برای مربی گری در فصل بعد را اعلام کرد.

آنیلی پس از این توافقات گفت: “کونته را برای کسب سومین اسکودتو حفظ کردیم و وی در فصل ۲۰۱۳-۱۴ نیز مربی یووه خواهد بود.”

کونته نیز چنین گفت: “میمانم تا به ساختن یووه ادامه دهم.”


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:حفظ کونته برای کسب سومین اسکودتو, | 13:42 | نویسنده : هادی موذنی |

یوونتوس تنها مدافع عنوان قهرمانی

 قهرمان های هر پنج لیگ بزرگ جهان (ایتالیا، انگلیس، اسپانیا، آلمان و فرانسه) مشخص شد و در این میان یوونتوس تنها تیمی است که توانست از عنوان قهرمانی فصل پیش خود دفاع کند. گفتنی است که در فصل ۲۰۱۱-۱۲ تیم های منچستر سیتی، رئال مادرید، بوروسیا دورتموند و مونپلیه در کشور خود به قهرمانی رسیدند ولی امسال قهرمانی خود را به تیم های منچستر یونایتد، بارسلونا، بایرن مونیخ و پاری سن ژرمن اهدا کردند. این است قدرت بیانکونری …


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:یوونتوس تنها مدافع عنوان قهرمانی, | 13:40 | نویسنده : هادی موذنی |

خبرهایی از نقل و انتقالات مهم تابستانی

 رونی در آرسنال، تورس در آتلتیکو، لوکاکو در یووه. لوکاکو که به صورت قرضی از چلسی به وست بروم فرستاده شده است و دوباره به اوج بازگشته است، احتمالا فروخته شود و یووه در حال تنظیم پیشنهاد برای جذب وی است.


پیشنهاد یووه، رم و ناپولی به بونرا
بونرا که قراردادش در ماه ژوئن تمام میشود، مورد توجه چند باشگاه ایتالیایی قرار گرفته است که شانس یووه برای به خدمت گیری وی از همه بیشتر است. گفتنی است که یووه یک قرارداد ۳ ساله به وی پیشنهاد داده است.
 

آنیلی: نیازی با ایبرا نداریم
پس از درگیری های فراوان برای به خدمت گیری زلاتان ابراهیموویچ، مهاجم کهنه کار پاری سنت ژرمن، آندره آ آنیلی در مصاحبه ای گفت: “یوونتوس باشگاهی نیست که تنها به یک بازیکن وابسته شد و حضور داشتن و نداشتن ایبرا در یووه، با وجود دیگر مهاجمین، چیزی را عوض نخواهد کرد.”
 

یووه به دنبال دو استعداد جوان اسلوواکی
میروسلاو کاچر و دنیس واورو بازیکنان تیم ملی زیر ۱۷ سال اسلوواکی هستند که در باشگاه زیلینا بازی میکنند و ناظران یووه در آکادمی جوانان، این دو را برای به خدمت گیری زیر نظر دارند.
 

هشدار موجی به یووه: هیگواین قهرمان نیست
ووچینیچ را میتوان فروخت، با توجه به بودجه کم باشگاه، خرید هایی مانند پوگبا چاره ساز خواهد بود و براردی میتواند یک گزینه خوبی برای یووه باشد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 26 ارديبهشت 1392برچسب:نقل و انتفالات باشگاه یوونتوس, | 13:37 | نویسنده : هادی موذنی |

روز جهانی خانواده

خانواده خوب و خوشبخت از بزرگترین نعمت ها

روز جهانی خانواده

 

بیست و پنجم اردیبهشت توسط سازمان ملل متحد روز جهانی خانواده نامیده شده است، تا به این بهانه در سراسر جهان بر بازگرداندن جایگاه بنیان خانواده به زندگی امروزی تاکید شود.

در بیست سپتامبر ۱۹۹۳، سازمان ملل، سال ۱۹۹۴ را سال جهانی خانواده و روز ۱۵ مه را روز جهانی خانواده نامید. این برنامه سالیانه در تاکید بر اهمیت بنیان خانواده به عنوان واحد اصلی جامعه و نقش آن موقعیت جهانی هر ملت برگذار میشود. این روز فرصت مناسبی برای بررسی مسائل و مشکلات، اطلاع رسانی و مشاوره و صدها مورد اجتماعی دیگر به دست دست اندرکاران میدهد. در بیشتر کشورها، روز جهانی خانواده روزی پر از فعالیتهای جمعی و خانوادگی، روزی برای یادگیری و از همه مهمتر روزی برای یادآوری عشق و احترام به اعضا و محیط خانواده است.

داشتن یک خانواده شاد و خوشبخت تنها با فراهم کردن نیازهای اولیه زندگی به دست نمی آید. اما نگران نشوید، رسیدن به چنین هدفی بسیار آسان تر از آن است که تصورش را بکنید. نکات زیر برگرفته از کتاب رازهای ساده خانوادهای خوشبخت “Simple Secrets of Happy Families” نوشته دکتر دیوید نیون است

۱- برای زندگی خود محله مناسبی انتخاب کنید
گذشته از این حقیقت که محل زندگی خود را با توجه به بودجه و امکانات خود انتخاب میکنیم، اما همین انتخاب که گاهی محدود هم هست باید با تفکر صورت گیرد. سوال اصلی این است همسایه های شما چه کسانی هستند؟ آیا در این محل تعداد بچه ها زیاد است؟ آیا فرزندان شما میتوانند به راحتی در خارج خانه رفت و آمد و بازی کنند؟ آیا در این محل مدرسه خوب، کتابخانه و خدمات مشابه وجود دارد؟ به خاطر داشته باشید کسانی که از محل زندگی خود راضی هستند ۲۵ درصد بیشتر از دیگران از زندگی خانوادگی خود راضی هستند.

۲- با فرزندان خود صحبت کنید
اگر با فرزندان خود ارتباط برقرار نکنید، احتمال اینکه آنها با بدبینی و احساس نا امنی رشد کنند بسیار زیاد خواهد بود. هنگامی که کودکان غمگین و گوشه گیر به نظر می آیند، این وظیفه شما است که گفتگو را آغاز کنید و به بهترین نحو دلیل ناراحتی او را بپرسید. فرزندان شما به توجه واقعی شما نیاز دارند و باید آنرا حس کنند.

۳- افکار و خاطرات روزانه خود را بنویسید
تحقیقات و آمار نشان میدهند والدینی که یک دفتر روزانه دارند، زندگی خانوادگی شادتری دارند. ثبت احساسات و افکارتان در باره جهان اطراف، امیدها و رویاها یا هرچیز دیگری که در ذهن دارید، علاوه بر ثبت خاطرات، یک فضای خصوصی و آرام بخش برایتان مهیا میکند.

۴- کارهای منزل را باهمدیگر انجام دهید
شاید تصور میکنید که انجام کارهای منزل به تنهایی ساده تر باشد. اما زمانی که کارها را بین همسران و فرزندان تقسیم شود، هم بستگی و احترام بیشتری به دنبال خواهد داشت. زمانی که کارهای خانه به طور عادلانه تقسیم شود، خوشبختی خانواده را تا ۳۲ درصد افزایش خواهد داد.

۵- با خانواده همسرتان مهربان باشید
داشتن رابطه خوب با والدین همسر، نه تنها موجب میشود که همه روزگار بهتری در کنار هم داشته باشند، بلکه شناخت بهتری از شریک زندگیتان به شما خواهد داد.

۶- درباره تاریخ خانواده خود صحبت کنید
شنیدن خاطرات و داستانهایی از نسلهای گذشته، موجب استحکام بنای خانواده و قدرت بخشیدن به ریشه های خانوادگی در ذهن کودکان خواهد شد. دانستن اینکه چه کسی هستیم و از کجا آمده ایم همواره جالب و در بسیاری مواقع افتخار آمیز است.

۷- به خود اعتقاد داشته باشید
هیچ چیز اسرارآمیزی در رسیدن به مقام یک پدر/مادر خوب وجود ندارد. والدین خوب کسانی هستند که در زندگی فرزندان خود حضور دارند و عشق بی قید و شرط خود را به آنان عرضه میکنند. آنها را درک میکنند و در مشکلات یاریشان میکنند. پس بهترین پدر و مادر ممکن باشید و از آنچه انجام میدهید شاد باشید.

۸- فرزندانتان را نازپرورده نکنید
کودکانی که توسط والدین بیش از حد حمایتگر بار می آیند، به سختی می توانند در خارج از محیط خانواده موفق باشند. سپر بلای فرزندان خود نشوید، بلکه مشکلات را برایشان توضیح دهید. به آنها بیاموزید که مسائل ناگوار همیشه وجود دارند اما شما همیشه سعی خواهید کرد برای رفع مشکلات آنها را یاری دهید.

۹- با همسر و فرزندانتان مانند دوستان خود رفتار کنید
معمولا ما بیش از حد روی میزان تحمل و حوصله همسر و فرزندان خود حساب میکنیم اما همیشه مراقب حال و هوای دیگران هستیم. با خانواده خود هم همانطور رفتار کنید که با دوست نزدیک خود رفتار میکنید. برایشان وقت بگذارید، به درد دلشان گوش دهید و گاهی با آنها به گردشهای خصوصی، خرید یا کافه بروید.

۱۰- اعصاب خود را کنترل کنید
تحقیقات نشان داده است که از هر ده خانواده، اعضای چهار خانواده عادت دارند در زمان بحث، فریاد بکشند. چنین رفتاری نه تنها برای کودکان بسیار مخرب است بلکه هیچ مشکلی را هم حل نمیکند. زمانی که از شدت عصبانیت نمیتوانید درست فکر کنید، خود را از بحث بیرون بکشید.

۱۱- مراسم و آداب خانوادگی خاصی ترتیب دهید
مراسم خانوادگی شما میتواند یک گردهمایی سالیانه باشد یا پیک نیک هفتگی، مهم این است که چنین برنامه هایی در تقویت و هم بستگی خانوادگی تاثیر فراوانی دارند.

۱۲- وقت شناس باشید
شاید این مورد به نظر پیش پا افتاده باشد. اما وقتی در زمانی که تعیین کرده اید حاضر باشید، نه تنها حس احترام دیگران را برمی انگیزید، بلکه به فرزندان و همسر خود نشان میدهید که چقدر برایشان اهمیت قایل هستید.

۱۳- با بزرگترها معاشرت کنید
با خواهر و برادر، بزرگترهای فامیل و دوستان نزدیک خود معاشرت کنید. حضور این افراد میتواند در ایجاد الگوهای مناسب در فرزندانتان بسیار موثر باشد. تحقیقات نشان داده است کودکانی که با دوستان و بزرگسالان دیگر در خانواده معاشرت میکنند، شادتر هستند.

۱۴- به آنها بگویید که دوستشان دارید
حتا اگر علاقه شما به همسر و فرزندانتان امری واضح باشد، آنها نیازمند شنیدن آن هم هستند، از یادآوری عشق خود به عزیزانتان غافل نشوید.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:روز جهانی خانواده,روز خانواده,, | 21:50 | نویسنده : هادی موذنی |

 

آهنگ جدید امید جهان

در ادامه مطلب.....


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:, | 21:35 | نویسنده : هادی موذنی |

 

زایش و نام و نشان

بر پایهٔ دیدگاه بیشتر پژوهشگران امروزی، فردوسی در سال ۳۲۹ هجری قمری برابر با ۳۱۹ خورشیدی (۹۴۰ میلادی) در روستای پاژ در شهرستان توس (طوس) در خراسان دیده به جهان گشود.

سال زایش فردوسی در ۳۲۹ هجری قمری از آنجا دریافته شده‌است که در یکی از سروده‌های فردوسی می‌توان زمان چیرگی سلطان محمود غزنوی بر ایران در سال ۳۸۷ هجری قمری (برابر با ۳۷۵ خورشیدی) را دریافت کرد:

بدانگه که بُد سال پنجاه و هشت   نوان‌تر شدم چون جوانی گذشت
فریدون بیداردل زنده شد   زمین و زمان پیش او بنده شد

و هم‌چنین با درنگریستن به این که فردوسی در سال ۳۸۷ قمری، پنجاه و هشت ساله بوده‌است، می‌توان درست بودن این گمانه را پذیرفت.

نظامی عروضی، نخستین پژوهنده‌ای که دربارهٔ زندگی فردوسی جستاری نوشته‌است، زایش فردوسی را در ده «باز» (پاژ) دانسته‌است. بن‌مایه‌های تازه‌تر روستاهای «شاداب» و «رزان» را نیز جایگاه زایش فردوسی دانسته‌اند اما بیشتر پژوهشگران امروزی این گمانه‌ها را بی‌پایه می‌دانند.

نام او همه جا ابوالقاسم فردوسی شناخته شده‌است. نام کوچک او را در بن‌مایه‌های کهن‌تر مانند عجایب‌المخلوقات و تاریخ گزیده (حمدالله مستوفی) و سومین مقدمهٔ کهن شاهنامه، «حسن» نوشته‌اند. منابع دیگر هم‌چون ترجمهٔ عربی بنداری، پیشگفتار دست‌نویس فلورانس و پیشگفتار شاهنامه بایسنقری (و نوشته‌های برگرفته از آن) نام او را «منصور» گفته‌اند. نام پدر او نیز در تاریخ گزیده و سومین مقدمهٔ کهن شاهنامه «علی» گفته شده‌است. محمدامین ریاحی پس از بررسی کهن‌ترین بن‌مایه‌ها، نام «حسن بن علی» را پذیرفتنی دانسته‌است و این نام را با قرینه‌های دیگری که وابستگی او را به یکی از فرقه‌های تشیع می‌رساند، سازگارتر دانسته‌است، هرچند که همچون بیشتر پژوهندگان زندگانی فردوسی، او را از هرگونه تعصب مذهبی برکنار دانسته‌است.

برای پدر فردوسی در بن‌مایه‌های کم‌ارزش‌تر نام‌های دیگری نیز آورده‌اند، مانند: «مولانا احمد بن مولانا فرخ» (مقدمهٔ بایسنغری)، «فخرالدین احمد» (هفت اقلیم)، «فخرالدین احمد ابن حکیم مولانا» (مجالس المؤمنین و مجمع الفصحا)، و «حسن اسحق شرفشاه» (تذکرة الشعراء). تئودور نولدکه در کتاب حماسهٔ ملی ایران درباره نادرست بودن نام «فخرالدین» نوشته‌است که دادن لقب‌هایی که به «الدین» پایان می‌یافته‌اند در زمان آغاز نوجوانی فردوسی کاربرد پیدا کرده‌است و ویژه «امیران مقتدر» بوده‌است، از این رو پدر فردوسی نمی‌توانسته چنین لقبی داشته باشد.

پرورش و بالندگی

بر پایهٔ اشاره‌های ضمنی فردوسی دانسته شده‌است که او دهقان و دهقان‌زاده بود. دهقان در روزگار فردوسی و در شاهنامهٔ او به معنی ایرانی‌تبار و نیز به معنی مالک روستا یا رئیس شهر بوده‌است. دربارهٔ دوران کودکی و جوانی او نه خود شاعر سخنی گفته و نه در بن‌مایه‌های کهن جز افسانه و خیال‌بافی چیزی به چشم می‌خورد. با این حال از دقت در ساختار زبانی و بافت تاریخی - فرهنگی شاهنامه، می‌توان دریافت که او در دوران پرورش و بالندگی خویش از راه مطالعه و ژرف‌نگری در سروده‌ها و نوشتارهای پیشینیان خویش سرمایهٔ کلانی اندوخته که بعدها دست‌مایهٔ او در سرایش شاهنامه شده‌است.  هم‌چنین از شاهنامه این گونه برداشت کرده‌اند که فردوسی با زبان عربی و دیوان‌های شاعران عرب و نیز با زبان پهلوی آشنا بوده‌است. 

آغاز زندگی فردوسی هم‌زمان با گونه‌ای جنبش نوزایش در میان ایرانیان بود که از سدهٔ سوم هجری آغاز شده و دنباله و اوج آن به سدهٔ چهارم رسید و گرانیگاه آن خراسان و سرزمین‌های فرارود بود. در درازنای همین دو سده شمار چشمگیری از سرایندگان و نویسندگان پدید آمدند و با آفرینش ادبی خود زبان پارسی دری را که توانسته بود در برابر زبان عربی پایدار بماند، توانی روزافزون بخشیدند و به صورت زبان ادبی و فرهنگی درآوردند. فردوسی از همان روزگار کودکی بینندهٔ کوشش‌های مردم پیرامونش برای پاسداری ارزش‌های دیرینه بود و خود نیز در چنان زمانه و زمینه‌ای پا به پای بالندگی جسمی به فرهیختگی رسید و رهرو سخت‌گام همان راه شد. .

سروده‌های جوانی

نمایی از داستانهای شاهنامه در آرامگاه فردوسی

کودکی و جوانی فردوسی در زمان سامانیان سپری شد. شاهان سامانی از دوستداران ادب فارسی بودند. آغاز سرودن شاهنامه را بر پایهٔ شاهنامه ابومنصوری از زمان سی سالگی فردوسی می‌دانند اما با درنگریستن به توانایی فردوسی می‌توان چنین برداشت کرد که وی در جوانی نیز به سرایندگی می‌پرداخته‌است و چه بسا سرودن بخش‌هایی از شاهنامه را در همان زمان و بر پایهٔ داستان‌های کهنی که در داستان‌های گفتاری مردم جای داشته‌اند، آغاز کرده‌است.  این گمانه می‌تواند یکی از سببهای ناهمگونی‌های زیاد ویرایشهای دستنویس شاهنامه باشد. به این سان که ویرایشهای کهن‌تری از این داستانهای پراکنده دست‌مایه نسخه‌برداران شده باشد. از میان داستانهایی که گمان می‌رود در زمان جوانی وی گفته شده باشد می‌توان داستانهای بیژن و منیژه، رستم و اسفندیار، رستم و سهراب، داستان اکوان دیو و داستان سیاوش را نام برد.

فردوسی پس از آگاهی یافتن از مرگ دقیقی توسی و نیمه‌کاره ماندن گشتاسب‌نامه سرودهٔ او (که به زمانهٔ زرتشت می‌پردازد)، به نگاشته شدن شاهنامه ابومنصوری که به نثر بوده و بن‌مایهٔ دقیقی توسی در سرودن گشتاسب‌نامه بوده‌است پی برد و به دنبال آن به بخارا، پایتخت سامانیان («تختِ شاهِ جهان») رفت تا آن را بیابد و بازمانده آن را به شعر در آورد. فردوسی در این سفر «شاهنامهٔ ابومنصوری» را نیافت اما در بازگشت به توس، امیرک منصور، که از دوستان فردوسی بوده‌است و «شاهنامه ابومنصوری» به دستور پدرش ابومنصور محمد بن عبدالرزاق یکپارچه و نوشته شده بود، نسخه‌ای از آن را در اختیار فردوسی نهاد.

سُرایش شاهنامه

شاهنامه پرآوازه‌ترین سرودهٔ فردوسی و یکی از بزرگ‌ترین نوشته‌های ادبیات کهن پارسی می‌باشد. فردوسی سرودن شاهنامه را بر پایهٔ نوشتار ابومنصوری در حدود سال ۳۷۰ هجری قمری آغاز کرد و سر انجام آن را در تاریخ ۲۵ سپندارمذ سال ۳۸۴ هجری قمری (برابر با ۳۷۲ خورشیدی) با این بیت‌ها به انجام رساند:

سر آمد کنون قصهٔ یزدگرد   به ماه سفندارمذ روز ارد
ز هجرت سه صد سال و هشتاد و چار   به نام جهان داور کردگار

این ویرایش نخستین شاهنامه بود و فردوسی نزدیک به بیست سال دیگر در تکمیل و تهذیب آن کوشید. این سال‌ها هم‌زمان با برافتادن سامانیان و برآمدن سلطان محمود غزنوی بود. فردوسی در سال ۳۹۴ هجری قمری (برابر با ۳۸۲ خورشیدی) در سن شصت و پنج سالگی بر آن شد که شاهنامه را به سلطان محمود اهدا کند، و از این رو دست به کار تدوین ویرایش تازه‌ای از شاهنامه شد. فردوسی در ویرایش دوم، بخش‌های مربوط به پادشاهی ساسانیان را تکمیل کرد. پایان ویرایش دوم شاهنامه در سال ۴۰۰ هجری قمری در هفتاد و یک سالگی فردوسی بوده‌است:

چو سال اندر آمد به هفتاد و یک   همی زیر بیت اندر آرم فلک
ز هجرت شده پنج هشتاد بار   به نام جهان داور کردگار

فردوسی شاهنامه را در شش یا هفت دفتر به دربار غزنه نزد سلطان محمود فرستاد. به گفته خود فردوسی، سلطان محمود «نکرد اندر این داستانها نگاه» و پاداشی هم برای وی نفرستاد. از این رویداد تا پایان زندگانی، فردوسی بخش‌های دیگری نیز به شاهنامه افزود که بیشتر در گله و انتقاد از محمود و تلخ‌کامی سراینده از اوضاع زمانه بوده‌است. در روزهای پایانی زندگی فردوسی از سن خود دو بار یاد کرده، و خود را هشتاد ساله و جای دیگر هفتاد و شش ساله خوانده‌است:

کنون عمر نزدیک هشتاد شد   امیدم به یک باره بر باد شد
کنون سالم آمد به هفتاد و شش   غنوده همه چشم میشار فش

درگذشت و آرامگاه

 

سال مرگ فردوسی تا چهار سده پس از زمان او در بن‌مایه‌های کهن نیامده‌است. نخستین نوشته‌ای که از زمان مرگ فردوسی یاد کرده مقدمه شاهنامه بایسنغری است که سال ۴۱۶ هجری قمری را آورده‌است. این دیباچه که امروزه بی‌پایه بودن نوشتارهای آن به اثبات رسیده از بن‌مایه دیگری یاد نکرده‌است. تذکره‌نویسان بعدی همین تاریخ را بازگو کرده‌اند. جدای از آن تذکرةالشعرایدولتشاه (که آن هم بسیار بی‌پایه‌است) زمان مرگ او را در سال ۴۱۱ هجری قمری آورده‌است. محمدامین ریاحی، با درنگریستن در گفته‌هایی که فردوسی از سن و ناتوانی خود یاد کرده‌است، این گونه نتیجه‌گیری کرده‌است که فردوسی می‌بایستً پس از سال ۴۰۵ هجری قمری و پیش از سال ۴۱۱ هجری قمری از جهان رفته باشد.

پس از مرگ، از به خاکسپاری پیکر فردوسی در گورستان مسلمانان جلوگیری شد و سرانجام در باغ خود وی یا دخترش در توس به خاک سپرده شد. چرایی به خاک سپرده نشدن او در گورستان مسلمانان را به سبب دشمنی یکی از دانشمندان کینه‌توز توس (بر پایه چهار مقالهٔ نظامی عروضی) دانسته‌اند. عطار نیشابوری در اسرارنامه این داستان را این‌گونه آورده‌است که «شیخ اکابر، ابوالقاسم» بر جنازهٔ فردوسی نماز نخوانده‌است و حمدالله مستوفی در پیشگفتار ظفرنامه او را شیخ ابوالقاسم کُرّکانی دانسته‌است که پیروان زیادی داشته‌است. برخی نویسندگان دیگر نام او را «ابوالقاسم گرگانی» یا «جرجانی» نیز آورده‌اند که گمان می‌رودً عربی‌شده نام گرگانی باشد. ریاحی پیوند دادن آن رخداد را با کُرّکانی صوفی ناروا دانسته‌است از آنجا که او در هنگام مرگ فردوسی نزدیک به سی سال داشته‌است. مقبره فردوسی که دهه ها بی توجه مانده بود، بین سالهای 1307 تا 1313 به دستور رضا شاه پهلوی بازسازی شد و هم اکنون معادل یکی از معبد های ملی ایرانی درآمده است.

افسانه‌های زندگی فردوسی

Ferdowsi tomb1.jpg
آرامگاه فردوسی در توسخراسان

افسانه‌های فراوانی دربارهٔ فردوسی و شاهنامه گفته شده که بیشتر به سبب شور و دلبستگی مردم دوستدار فردوسی و انگارپردازی شاهنامه‌خوانان پدید آمده‌اند. بی‌پایه بودن بیشتر این افسانه‌ها به‌آسانی با بهره‌گیری از بن‌مایه‌های تاریخی یا با بهره‌گیری از سروده‌های شاهنامه روشن می‌شود. از این دست می‌توان داستان راه یافتن نسخه پهلوی شاهنامه از تیسفون به حجاز و حبشه و هند و سرانجام به ایران آمدنش به دست یعقوب لیث، داستان راه یافتن فردوسی به دربار سلطان محمود، رویارویی فردوسی با سه سراینده دربار غزنویان (عنصری، فرخی، و عسجدی)، داستان‌های سفر فردوسی به غزنه یا ماندنش در غزنه، داستان فرار او به بغداد، هند، طبرستان، یا قهستان پس از نوشتن هجونامه، داستان پیشکش کردن شاهنامه به سلطان محمود به سبب نیازمندی و تنگدستی وی در فراهم آوردن جهیزیه برای دخترش، داستان فرستادن پیشکشی که سلطان محمود به فردوسی نوید آن را داده بوده‌است به سان پول سیمین به جای زر به پیشنهاد احمد بن حسن میمندی و بخشیدن آن پاداش به فقاع‌فروش و حمامی به دست فردوسی و پشیمانی سلطان محمود و هم‌زمانی رسیدن پاداش زر با مرگ فردوسی را نام برد.

سروده‌های فردوسی

تنها سروده‌ای که روشن شده از فردوسی است، خود شاهنامه‌است (جدای از بیت‌هایی که خود او از سروده‌های دقیقی دانسته‌است. سروده‌های دیگری نیز از فردوسی دانسته شده‌اند مانند چند قطعه، چهار پاره، رباعی، قصیده، و غزل که پژوهشگران در این که سراینده آنها فردوسی باشد، بسیار دودل می‌باشند و به ویژه قصیده‌ها را سرودهٔ زمان صفویان می‌دانند

سروده‌های دیگری نیز از برای فردوسی دانسته شده‌اند که بیشترشان بی پایه هستند. نامورترین آنها مثنوی‌ای به نام یوسف و زلیخا است که در مقدمه بایسنغری سرودهٔ فردوسی به شمار رفته‌است. اما این گمانه از سوی پژوهشگران نادرست دانسته شده و از آن میان مجتبی مینوی در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی گویندهٔ آن را «ناظم بیمایه‌ای به نام شمسی» یافته‌است. محمدامین ریاحی او را شرف‌الدین علی یزدی دانسته‌است و بر این باور بوده‌است که مقدمهٔ بایسنغری را هم همین نویسنده نوشته باشد .

سرودهٔ دیگری که از فردوسی دانسته شده‌است «هجونامه»ای در نکوهش سلطان محمود است که به گفتار نظامی عروضی سد بیت بوده‌است و شش بیت از آن به جای مانده‌است. ویرایش‌های گوناگونی از این هجونامه در دست بوده‌است که از ۳۲ بیت تا ۱۶۰ بیت داشته‌اند. انتساب چنین هجونامه‌ای را به فردوسی، برخی از پژوهشگران نادرست دانسته‌اند، مانند محمود شیرانی که با درنگریستن به این که بسیاری از بیت‌های این هجونامه از خود شاهنامه یا مثنوی‌های دیگر آمده‌اند و بیت‌های دیگر نیز از دید ادبی کاستی دارند چنین نتیجه‌گیری کرد که این هجونامه ساختگی است. اما محمدامین ریاحی با درنگریستن به این که از این هجونامه در شهریارنامهٔعثمان مختاری (از ستایشگران مسعود سوم غزنوی نوادهٔ محمود)، که پیش از چهار مقالهٔ نظامی عروضی نوشته شده‌است، نام برده شده‌است، سرودن هجونامه‌ای توسط فردوسی را پذیرفتنی دانسته‌است.

دوستداران و دشمنان فردوسی

در همان سال‌های آغازین پس از مرگ فردوسی ناسازگاری و کینه ورزی با شاهنامه آغاز شد که بیشتر به سبب سیاست‌های ایران‌ستیزانه دربار عباسیان و مدارس نظامیه پدید آمد. سلطان محمود پس از چیرگی بر ری در سال ۴۲۰ ه‍. ق، مجدالدولهٔ دیلمی را به سبب خواندن شاهنامه سرزنش کرده‌است.

سعدی شیرازی (ابومحمد مُصلِح بن عَبدُالله)، نیز به نیکی و احترام از فردوسی، یاد می‌کند و بارها از نام قهرمانان کتاب شاهنامه در آثار خود نام برده‌است و حتی بیتی از شاهنامه را در کتاب بوستان عیناً نقل نموده که در اصطلاح ادبی به این کار «تضمین» می‌گویند:

چه خوش گفت فردوسی پاکزاد   که رحمت برآن تربت پاک باد
میازار موری که دانه کش است   که جان دارد و جان شیرین و خوش است

نویسندگانی نیز، مانند عبدالجلیل رازی قزوینی، نویسندهٔ کتاب النقض - که شیعه بوده‌است - شاهنامه را «ستایش گبرکان» دانسته‌اند و همچنین عطار نیشابوری خواندن آن را «بدعت و ضلالت». سرایندگان دیگری نیز از فرخی سیستانی («گفتا که شاهنامه دروغ است سربه‌سر») و معزی نیشابوری («من عجب دارم ز فردوسی که تا چندان دروغ/از کجا آورد و بیهوده چرا گفت آن سمر») گرفته تا انوری («در کمال بوعلی نقصان فردوسی نگر/هر کجا آید شفا شهنامه گو هرگز مباش») فردوسی را سرزنش کرده‌اند. گمان می‌رود که اینان برای خشنودسازی سردمداران ایران‌ستیزی که از شاهنامهٔ فردوسی دل خوشی نداشته‌اند، شاهنامه را دروغ، پر از کاستی، یا بی‌ارزش دانسته‌اند.

تا دو سده پس از فردوسی، در کتاب‌های تاریخ و بزرگان ادب که به دستور فرمانروایان و بزرگان زمانه و همساز با پسند دیوانیان و اهل مدرسه تألیف می‌شده‌است، نامی از فردوسی نیست، و از همین رو در کتاب‌هایی چون تاریخ یمینی، زین‌الاخبار، تاریخ بیهقی، یتیمه‌الدهر و انساب سمعانی نامی و نشانه‌ای از بزرگ‌ترین شاعر آن عصر و رویدادهای زندگی او نیست.

جدا از سکوت عمدی که تا دویست سال پس از مرگ فردوسی دربارهٔ او برجای بوده‌است و به سبب آن بسیاری از نویسندگان و سرایندگان نامی از فردوسی یا شاهنامه سخنی نیاورده‌اند، در سرزمین‌های دورتر از <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : چهار شنبه 25 ارديبهشت 1392برچسب:روز بزرگداشت فردوسی,فردوسی,, | 21:21 | نویسنده : هادی موذنی |

تولد

علی‌النقی در نیمه ذی الحجه ۲۱۴ قمری در روستای صریا در نزدیکی مدینه به دنیا آمد. پدرش امام نهم شیعیان، ابوجعفر محمد التقی‌الجواد بود. مادرش بنا به برخی منابع ام الفضل دختر المامون و بنا به برخی دیگر ام الولد بود که سمانه یا سوسن خوانده می‌شد که اصالت مغربی داشت، البته نام مادرش مدنب، حدیث و غزال هم ذکر شده‌است. روایت اخیر محتملتر است چون بنا به برخی تواریخ ازدواج محمد بن علی و ام الفضل در ۲۱۵ هجری رخ داد.

زندگی

در زمان کشته شدن پدرش محمد بن علی در بغداد در مدینه حضور داشت و همچون او در کودکی و هشت سالگی به امامت رسید. مطابق وصیت پدرش او وارث دارایی‌های پدر پس از سپری‌شدن صغر سن می‌شد. پیروان محمد بن علی اکثرا امامت او را پذیرفتند؛ اما بعدها گروه کوچکی برادرش موسی را امام دانستند. این گروه پس از آنکه موسی خود را از آنان جدا کرد دوباره پیرو علی بن محمد گشتند.

وی پیش از خلافت متوکل در آرامش در مدینه می‌زیست. متوکل عباسی برای آنکه بنیان خلافت –به عنوان یک نهاد سنی‌مذهب– را محکم کند دشمنی آشکاری را با شیعیان آغاز کرد و شروع به آزار و اذیت آنان نمود. خلافت متوکل و سیاست ضد علوی او برای علی سختی‌هایی به بار آورد. پس از خلیفه شدن متوکل، حاکم مدینه، عبدالله بن محمد بن داود هاشمی، نامه‌ای به متوکل نوشت و به او در مورد فعالیت‌های علی و پیروانش هشدار داد. او نوشت که علی در خانه‌اش پول، سلاح و نوشته‌های ممنوعه نگهداری می‌کند . در جواب علی نامه‌ای به متوکل در دفاع از اتهامات و شکایت از حاکم مدینه نوشت. متوکل حاکم مدینه را خلع و علی را از بالاترین احترام و اعتماد خود مطمئن کرد، ولی از او خواست که با خانواده و خدمه به درگاه او نقل مکان کند. علی بن محمد در مدینه توانست به خوبی نقش رهبری شیعیان را ایفا کند و به همین دلیل متوکل در سال ۲۳۳ یحیی بن هرثمه را مأمور انتقال وی به سامرا کرد. وقتی یحیی وارد مدینه شد مورد مخالفت مردم قرار گرفت و در ابتدا گفت هیچ خطری او را تهدید نمی‌کند. وقتی علی بن محمد به بغداد رسید مردم بسیاری جمع شدند نا او را ببینند و فرماندار اسحاق بن ابراهیم طاهری به ملاقات او آمد و تا پاسی از شب نزد او ماند. وی در ۲۳ رمضان ۲۳۳ وارد سامرا شد. خلیفه فوراً وی را به حضور نپذیرفت ولی فردای آن روز خانه‌ای را برای اقامت او اختصاص داد. علی بن محمد بقیه عمرش را در سامرا ماند. از وی نقل شده که او داوطلبانه به سامرا آورده نشده ولی از آنجا که کیفیت آب و هوا را می‌پسندد فقط به خلاف میل خود آنجا را ترک خواهد کرد. به نظر می‌رسد او احترام خلیفه را جلب کرده بود و اگرچه تحت نظر بود آزاری به او نرسید. وی به خاطر تقوا و فروتنی اش مورد احترام بسیاری بود. نسب العسکری او به دلیل منطقه عسکر سامرا ست.

از برجسته‌ترین اصحاب و شاگردان علی بن محمد می‌توان نام اینان را ذکر کرد:

  1. عبدالعظیم حسنی
  2. حسن بن راشد
  3. عثمان بن سعید عمری

در سامرا، علی بن محمد اگرچه به طور مستمر تحت نظر بود، می‌توانست آزادانه در شهر بگردد و با طبقه بالای جامعه ارتباط برقرار کند. او آشکارا قادر بود ارتباط مستمری با نمایندگانش را حفظ کند، که مامور رساندن نامه‌ها و دستورها و جمع‌آوری خمس شیعیان بودند. وی بعدها در سامرا چندین خانه خرید. حامد الگار می‌گوید سخت‌گیری‌های متوکل عباسی باعث تقیه کامل و ناپیدایی‌اش از جامعه شد. رساله‌ای در خصوص اختیار انسان و چند متن و اظهار کوتاه (حدیث) به او نسبت داده می‌شود و توسط ابن شعبه حرانی ذکر شده‌اند. زیارات جامعه کبیره و غدیریه نیز منسوب به اوست.

مرگ

علی بن محمد سرانجام به دستور معتز در روز ۳ رجب سال ۲۵۴ قمری در ۴۱ سالگی در زندان کشته شد. مدت امامت علی بن محمد ۳۳ سال بود. بنا به سنت شیعه او مسموم شد. ابن بابویه گفته‌است که او توسط متوکل، یا معتمد مسموم شد، گرچه هیچ یک از این دو در زمان مرگ او خلیفه نبودند. گرچه مقاتل الطالبین او را جزو شهدای علوی قید نمی‌کند.

خلیفه معتز، برادرش ابو احمد موفق را برای نماز میت او فرستاد. وقتی جمعیت عظیم مردم برای عزاداری جمع شدند، پیکر او به خانه‌اش که او از دلیل بن یعقوب مسیحی خریده‌بود بازگردانده‌شد و آنجا به خاک سپرده‌شد. پسرش ابوجعفر، که به نقلی در ابتدا جانشین او در امامت به شمار می‌رفت پیش از او در سامرا درگذشته‌بود. دو پسر دیگر او - حسن، که جانشینش شد - و جعفر از او باقی ماندند. بنا به اعتقاد شیعیان علی النقی، جانشینی پسرش حسن عسکری را حتی قبل از تولد او و همچنین در پاسخ به شیعیان درباره امامت پسرش محمد، ضمن رد امامت محمد، به شیعیان یادآوری کرده و او را پسر بزرگتر خود نیز خوانده‌است. شیعیان همچنین معتقدند که بر جنازه وی پسرش حسن نماز گذارده‌است و در اعتقاد شیعه بر جنازه امام معصوم، تنها جانشین او نماز می‌گذارد.[نیازمند منبع] باب او محمد بن عثمان العمری بود که پدرش عثمان بن سعید وکیل و باب امامان هشتم و نهم بود. شیعه اثنی عشری پسر او حسن را به امامت به رسمیت شناخت. گرچه گروهی دیگر معتقد بودند پسرش محمد که پیش از او درگذشته بود امام پنهان است. احتمالاً محمد بن نصیر نمیری که به علی النقی نسبت ربوبیت داد و مدعی شد باب و پیامبر او ست به این گروه مرتبط بوده‌است. او بنیانگذار فرقه‌ای از غلات شیعه به نام نصیریه شمرده می‌شود.

کرامات

روایات شیعه کرامات بسیاری را به علی بن محمد الهادی نسبت می‌دهد. تعداد این کرامات به‌ویژه برای علی‌النقی بیشتر از سایر امامان شیعه ذکر شده‌است. به طور خاص او چنین توصیف شده که؛

  • دانش زبان‌های ایرانیان، اسلاوها، هندیان و نبطیان، علاوه بر از پیش دانستن طوفان‌ها و پیشگویی مرگ‌ها و دیگر رخدادها به او اعطا شده‌بود.
  • گفته‌شده او متوکل را لعنت کرد و مرگ او را سه روز پس از این که خلیفه او را تحقیر کرده بود (با دستور دادن به او، به همراه هاشمیان و دیگر بزرگان، که از اسب پیاده شوند و جلوی او و فتح بن خاقان پیاده راه بروند) یا زندانی اش کرده بود پیش بینی کرده بود.
  • در حضور متوکل، او با گذاشتن زنی که به دروغ می‌گفت زینب دختر حسین بن علی است در لانه شیر برای اثبات این که شیرها به بازماندگان علی آسیب نمی‌زنند، نقاب از چهره او برداشت.
  • او شیری را که بر یک فرش نقش بسته بود زنده کرد و آنرا واداشت تا یک شعبده باز هندی را که به دستور متوکل، سعی کرد با حقه‌هایش به او بی احترامی کند ببلعد؛
  • مشتی ماسه و سنگ را برای یک پیرو فقیرش به طلا تبدیل کرد.

بمب‌گذاری در حرم

حرم علی نقی و حسن عسگری پس از انفجار و تخریب

در ۳ اسفند ۱۳۸۴، یک بمبگذاری در حرم عسکریین، به مقبره هادی و پسرش حسن عسکری آسیب فروانی زد، حمله دیگری نیز در ۲۳ خرداد ۱۳۸۶ انجام شد که منجر به تخریب دو مناره حرم شد.

آهنگ جنجالی

شاهین نجفی، خواننده رپ فارسی آهنگی را با نام نقی، در اردیبهشت ۹۱ منتشر کرد که جنجال‌هایی را برانگیخت، همزمان حکمی فقهی از آیت الله صافی گلپایگانی مرجع تقلید شیعیان در ایران منتشر شد که حکم اهانت کنندگان به امام را همان حکم مرتداعلام می نمود. اگرچه این حکم اساس متعلق به قبل از انتشار آهنگ شاهین نجفی بود، برخی تصور کردند این همان حکم به قتل شاهین نجفی است. این در حالی است که در فقه شیعه بین حکم و فتوا تفاوت روشنی وجود دارد. پس از این جنجال رسانه ای بسیاری تصور کردند حکم قتل شاهین نجفی صادر شده است و در پی آن، شاهین نجفی تحت حفاظت امنیتی قرار گرفت. بسیاری از شخصیتهای دینی و مذهبی و حتی مخالفان جمهوری اسلامی مانند دکتر عبدالکریم سروش نیز این اقدام شاهین نجفی را تقبیح کردند. پس از این واکنشها شاهین نجفی تلاش کرد به نوعی کار خود را توجیه نماید و اعلام کرد ترانه نقی بهانه‌ای برای بیان معضلات اجتماعی بوده‌است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : سه شنبه 24 ارديبهشت 1392برچسب:شهادت امام علی النقی الهادی,هادی,شهادت امام علی النقی, | 13:29 | نویسنده : هادی موذنی |


نقش روحانیت در مبارزه با استعمار

(لغو امتیاز تنباکو)

حضرت آیت الله حاج میرزا محمد حسن حسینی شیرازی از مراجع عالیقدر شیعه می باشد. وی به سال 1248 هجری قمری از شهر خویش شیراز به اصفهان رفت و نزد علمای آن شهر به تحصیل علوم عقلیه و نقلیه پرداخت و در سال 1259 هجری قمری به عتبات عالیات رفت و نزد شیخ مرتضی انصاری به یادگیری پرداخت. در سال 1291 هجری قمری در سامرا اقامت گزید و در آن شهر به تدریس و تعلیم مشغول شد و در سال 1312 هجری قمری به رحمت پرودگار نایل و در نجف اشرف به خاک سپرده شد. فتوای تاریخی وی در تحریم تنباکو، فاجعه ای را که به سال 1309 هجری قمری به دست ناصرالدین شاه قاجار با واگذاری امتیاز دخانیات ایران به مدت پنجاه سال به انگلیسی ها در حال شکل گرفتن بود، در نطفه نابود کرد.

این عالم ربانی، مرجع شجاع و آگاه، بیشتر آیات قرآن هم چنین دعاهای ماه رمضان و دعاهای اوقات و ساعات، و زیارت هایی را که در حرم امامان می خواند از حفظ بود، و با این که مدتی دراز دعا و زیارت می خواند، در حرم ها، کتاب دعا با خود نمی برد. و از آنجا که رقیق القلب بود و چشمه ی اشکش جوشان، بسیار می گریست آن هم با صدای بلند. میرزا در نفوس همگان حتی فرزندان خود حشمتی عظیم داشت و این همان شکوه ربّانی بود که فتوای تاریخی وی را چنان تاثیر گزارکرد که همگان از دل و جان به اجرای ان برخاستند.

در سطور زیر خلاصه ای از این رویداد تاریخی را از نظر می گذرانیم:




موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 24 ارديبهشت 1392برچسب:, | 13:25 | نویسنده : هادی موذنی |

 

 

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم

امام محمد باقر
Baghi tomb.jpg
نقش پنجمین امام شیعیان
نام امام محمد باقر
کنیه ابوجعفر
زادگاه مدینه
مدفن قبرستان بقیع، مدینه
لقب(ها)

باقرالعلوم
شاکر
صابر

هادی
پدر علی بن الحسین
مادر فاطمه بنت حسن بن علی
همسر(ان) ام فروه، ام حکیم دختر اسید بن مغیره ثقفی
فرزند(ان) جعفر صادق، ابراهیم، علی، عبدالله، زینب، ام سلمه
طول عمر

۵۷سال
(سال ۵۷ تا۱۱۴ پس از هجرت)
پیش از امامت ۳۸ سال

دوران امامت ۱۹ سال
(سال ۹۵ تا ۱۱۴ پس از هجرت)
 

ابوجعفر، محمد بن علی الباقر، مشهور به محمد باقر امام پنجم شیعیان که آن‌ها از وی با عنوان امام محمد باقر یاد می‌کنند. کنیه‌اش ابوجعفر و باقرالعلوم‏ زادهٔ سوم صفر یا نخست رجب سال ۵۷ هجری در مدینه. پدرش ابومحمد علی بن الحسین زین العابدین (امام چهارم شیعه) و مادرش فاطمه بنت حسن بن علی است.

فرزندان

برای محمد باقر هفت فرزند یاد کرده‌اند، پنج پسر و دو دختر:

  1. جعفر صادق. (امام ششم شیعیان)
  2. عبد الله بن محمد. او هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر با جعفر صادق متحد است. وی صاحب فضل و صلاح بوده که فردی از بنی امیه به او سم خورانید و او را کشت.
  3. ابراهیم بن محمد، از ام حکیم.
  4. عبید الله بن محمد، از ام حکیم.
  5. علی بن محمد، ام ولد.
  6. زینب بنت محمد، از ام ولد.
  7. ام سلمه، از ام ولد.

برخی، تنها شش فرزند برای محمد باقر نام برده‌اند و بر این باورند که وی فرزندی به نام عبید الله نداشته‌است.

گروهی دیگر گفته‌اند که دو دختر نداشته‌است، بلکه زینب و ام سلمه در حقیقت دو نام برای یک دختر است.

یاران و شاگردان

محمد باقر در میان شاگردانش

به دلیلی سستی حکومت امویان باقر و فرزندش صادق توانستند حوزه‌های بزرگ درسی ایجاد کنند. بخش بزرگی از احادیث شیعیان از این دو شخص است و مثل قال باقر و قال صادق که میان شیعیان رواج دارد نیز به این نکته اشاره دارد. بعضی از بزرگان اهل سنت و بعضی از مردم ایران نیز جزء شاگردان محمد باقر بوده‌اند که نام برخی به شرح زیر است:

  1. ابوعبداللّه جابربن یزید بن حارث جعفی
  2. محمد ابن مسلم ثقفی کوفی
  3. عبدالملک بن اَعیَن
  4. سلیمان بن خالد
  5. برید بن معاویه عجلی
  6. ابوخالد کابلی
  7. فُضَیل بن یَسار
  8. ابوالصّبّاح کِنانی
  9. حمّاد بن ابی سلیمان (ایرانی)
  10. داوود بن ابی هند سرخسی(ایرانی)
  11. محمّد بن اسحاق (ایرانی)
  12. میمون قدّاح مکّی
  13. معروف بن خرّبُوذ
  14. عبدالله بن عطاء مکّی

محمد باقر و ضرب سکه در قلمرو اسلامی

سکه‌های رومی تا زمان خلافت عبدالملک مروان در قلمرو مسلمانان رایج بود. به دنبال سردی رابطه بین امپراطور روم و خلیفه مسلمانان، خلیفه به پیشنهاد محمد باقر تصمیم به ضرب سکه گرفت. وی در زمینه برخی خصوصیات سکه‏ها، رهنمودهایی داد تا تقلب و دخل و تصرف در آنها به آسانی میسرنباشد و به عبدالملک گفت: «از مردم بخواه تا از این پس با این سکه‏ها معاملات خود را انجام دهند و مبادلات اقتصادی را با سکه‏های رومی ممنوع و دارای مجازات اعلام کن.» در ظرف چند ماه سکه‏های اسلامی در روابط اقتصادی به کار گرفته شد.

آثار

تفسیر باقر

رساله‌ای در تفسیر قرآن منسوب به محمد باقر به جای مانده‌است. به گفته برخی منابع این رساله حاصل استنساخ یکی از شاگردان وی می‌باشد.

المناسک

در حدیثی از جعفر صادق چنین آمده که آداب حج در فقه شیعه برای اولین بار توسط محمد باقر تدوین شده‌است.

مرگ

ضريح چهار امام شيعه پیش از تخریب به وسیله حکومت سعودی، به ترتيب از راست به چپ حسن مجتبی، علی بن حسین، محمد باقر و جعفر صادق

به گفته برخی منابع محمد باقر در ۷ ذی الحجه سال ۱۱۴ پس از هجرت در سن ۵۷ به دستور هشام بن عبدالملک در مدینه مسموم شد و درگذشت.

آرامگاه

آرامگاه محمد باقر در شهر مدینه در قبرستان بقیع کنار سه امام دیگر شیعیان مدفون است آرامگاه او برخلاف بیشتر امامان شیعه هم اکنون گنبد و ضریح ندارد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 22 ارديبهشت 1392برچسب:, | 8:32 | نویسنده : هادی موذنی |

https://encrypted-tbn3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcR7wWzhYtKxX12sHkzynSZD3hb_jBLARSI3T7v7bD-Fmvl2061t

 برای دانلود به ادامه مطلب بروید........

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:, | 21:44 | نویسنده : هادی موذنی |


تولد شیخ کلینی روز «اسناد ملی و میراث مکتوب»

انسان در طی قرون متمادی و در خلال رویارویی با حوادث گوناگون به تجربیات ارزشمندی دست یافته است. تاریخ مجموعه تمامی این تجربیات است و عدم بهره مندی از این دستاورد گرانبها و سرمایه عظیم بشری می تواند ضمن آنکه به تکرار خطاها و اشتباهات گذشته بیانجامد باعث گسستگی نسل امروز با نسلهای پیشین شود لذا می بایست این تجارب به نسل حاضر منتقل شود. در همین راستا اسناد ملی هر کشور به منزله گنجینه ای گرانبها است که به پلی ارتباطی بین گذشته و آینده آن سرزمین می ماند و می بایست از آن محافظت به عمل آید. رسم نگهداری و حفاظت از اسناد و مدارک دولتی در ایران از دیرباز رایج بوده است. در دوران هخامنشیان هسته مرکزی و زیربنای تشکیلات اداری امپراطوری را "بایگانی سلطنتی" تشکیل می داد. در حقیقت مغز متفکر سازمان اداری، رئیس بایگانی سلطنتی بود که فرمان های شاه را به زیردستان ابلاغ می کرد؛ وی مسئول ضبط و ربط مکاتبات حکومتی، فرمان ها و دستورهای شاه و دیگر وقایع مهم روز بود. پس از فتح ایلام، ایرانیان با لوحه های گلی آشنا شدند و از کاربرد آن در امور تجاری و اداری اطلاع یافتند. سند از دیدگاه قانون مدنی عبارت است از هر نوشته‌ای که در مقام دعوی یا دفاع قابل استفاده باشد.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : چهار شنبه 19 ارديبهشت 1392برچسب:, | 6:0 | نویسنده : هادی موذنی |

نهضت بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر



ساختمان جمعیت هلال احمر در شیراز متعلق به دانشگاه علوم پزشکی شیراز

در سال ۱۹۸۶، ۱۸۶ عضو جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر، کمیته بین‌المللی صلیب سرخ و فدراسیون بین‌المللی جمعیت‌های صلیب سرخ و هلال احمر گردهم آمدند و نهضت بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر را پایه‌گذاری کردند.

کنفرانس جهانی صلیب سرخ و هلال احمر معمولاً هر ۴ سال یکبار تشکیل می‌شود و قوانین و آیین نامه‌های مربوط به نهضت بین‌المللی صلیب سرخ و هلال احمر پس از سال ۱۹۸۶ (کنفرانس ۲۵ام در ژنو)دو بار دیگر در سالهای ۱۹۹۵ (کنفرانس ۲۶ام)و ۲۰۰۶ (کنفرانس ۲۹ام)تمدید و تصویب گردید.

صلیب سرخ، هلال احمر و جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران مجموعه‌ای از سازمان‌های با اهداف و اساسنامه مشترک می‌باشد که در بیش از ۱۹۰ کشور دنیا نمایندگی‌های بومی دارند و بصورت بین‌المللی عمل می‌کنند.


بلور سرخ 

پس از ناکام ماندن درخواست اسرائیل برای ثبت ستاره سرخ داود  در کنفرانس جهانی صلیب سرخ سال ۱۹۴۹، با پیگیری‌های آن دولت و با توجه به عدم تمایل بعضی کشورهای غیر مسیحی و غیر مسلمان در استفاده از نشان‌های صلیب سرخ و هلال احمر، کنوانسیون ژنو در سال ۲۰۰۵ «پروتکل سوم الحاقی» را به منظور اصلاح در آیین نامه نهضت جهانی صلیب سرخ و هلال احمر به تصویب رساند. این پروتکل در سال ۲۰۰۶ در ۲۹امین کنفرانس جهانی صلیب سرخ و هلال احمر به تصویب رسید و بدین ترتیب راه حلی برای این مشکل دیرینه یافت و نشان سومی به نام بلور سرخ را به دو نشان قبلی اضافه نمود.

بدین ترتیب از سال ۲۰۰۶ حرکت جدیدی با عنوان صلیب سرخ، هلال احمر، بلور سرخ با مشارکت و همراهی کشورهای بیشتری راه اندازی شد.



موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392برچسب:, | 11:8 | نویسنده : هادی موذنی |

 

روز بزرگداشت شیخ صدوق

محمد بن علی بن بابویه قمی معروف به " ابن بابویه" ، " محمد بن بابویه" و " شیخ صدوق" نامی ترین دانشمند گرانمایه و بزرگوار و فقیه و محدث عالیقدر شیعه در نیمه دوم سده چهارم هجری است.

شیخ صدوق و برادرش حسن با دعای حضرت امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف متولد شدند.

بعد از سال 305 ه که نایب دوم امام زمان(ع) از نواب اربعه یعنی ثقه ی جلیل القدر عثمان بن سعید عمری ، پس از حدود پنجاه سال نیابت ، حضرت بدرود حیات گفت، و حسین بن روح نوبختی به عنوان نائب سوم امام زمان(عج) عهده دار وساطت بین شیعیان و حضرت گردید. علی بن بابویه قمی که پیشوای علمای قم بود، وارد بغداد شد. چون تا آن زمان صاحب فرزندی نشده بود و از این نظر رنج می برد، لذا فرصت را غنیمت شمرد و طی نامه ای که به حسین بن روح تسلیم نمود از او خواست تا هنگام تشرف به حضور امام زمان (عج ) به آن وجود مقدس تقدیم دارد.

وی در آن نامه اشتیاق خود را به داشتن پسری ابراز داشته و از حضرت خواسته بود برای او دعا کند تا خداوند پسری به او روزی نماید. جواب امام زمان علیه السلام هم به او رسید که برای تو دعا کردم و به زودی خداوند پسری، و به روایتی، پسرانی فقیه و پاک سرشت به تو روزی خواهد کرد...

دورنمائی از شخصیت او

پدر شیخ صدوق، علی بن بابویه قمی سرآمد علماء ، فقهاء و محدثین قم بود، و به نقل ابن ندیم دویست جلد کتاب تالیف کرده است. خاندان بابویه قمی از خاندانهای علمی قم، و از قداست و عفاف و منش والائی برخوردار بوده اند.

محمد بن بابویه در چنین خانواده ای و از چنان پدری در شهر مذهبی قم متولد گشت. قم در آن روزگار مرکز علماء ، فقهاء و محدثین شیعه بوده و هنوز مقام و موقعیت علمی و مذهبی خود را در دنیای شیعه حفظ کرده است.

محمد بن بابویه به روزگار جوانی پس از فراگرفتن علوم مقدماتی، علم حدیث و فقه بر اساس حدیث را از مفاخر فقهاء و محدثین قم همچون پدرش علی بن بابویه، محمد بن حسن بن ولید پیشوای فقهای قم و دیگران آموخت، آنگاه چون در روزگار سلاطین شیعی آل بویه به سر می برده ، و آنها بر قسمت اعظم دنیای اسلام تسلط داشتند، به منظور دیدار مشایخ دیگر در سایر نقاط شیعه نشین، و سیر وسیاحت در ممالک اسلامی، از ری تا بلخ و بخارا و از آنجا تا بغداد ، کوفه ، مکه ، مدینه ، مناطق میان راه و مراکز دیگر علمی شیعه وسنی و استفاده از علما و دانشمندان مذاهب اسلامی از شیعه ی امامی ، زیدی و سنی و ...، و عرضه احادیث اهل بیت عصمت و طهارت و مکتب فقه و حدیث شیعه که شناخت واقعی اسلام راستین بود، به مسافرت طولانی همت گماشت.

وی در سال 347 ه در ری از ابوالحسن محمد بن احمد بن علی اسدی معروف به ابن جراده بردعی حدیث شنیده، و در سال 352 به نیشابوررفته و از جمعی ازعلمای آنجا استفاده نمود.

در همان سال به مشهد مقدس رفته و به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام نائل آمد. از مشهد به مرو رفته و در آنجا از جمعی ازعلما به اخذ حدیث توفیق یافت.

سپس در همان سال یعنی 352 وارد بغداد شده و از جمعی از مشایخ آنجا استماع حدیث نمود.این عالم کوشا در سال 354 به کوفه وپس از آن به مکه رفت واز محضر علمای آن دیارکسب فیض نمود.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:روز بزvگذاشت شیخ صدوق,شیخ صدوق, | 20:43 | نویسنده : هادی موذنی |

 

روز جهانی ماما

 



پنجم ماه مي مصادف با 15 ارديبهشت، روز جهاني ماما نامگذاري شده است. براي اولين بار در سال 1980 اين روز به عنوان روز جهاني ماما پيشنهاد و سپس از سال 1992 به صورت رسمي اعلام شد.

هدف از بزرگداشت روزجهاني ماما افزايش آگاهي و تبادل اطلاعات مابين ايشان در راستاي سلامتي مادر و نوزاد است.

 

در دنيا روزانه 1600 زن در اثر عوارض بارداري و زايمان جان خود را از دست مي دهند و بيش از 99 درصد اين مرگها در کشورهاي در حال توسعه اتفاق مي افتد، بيشترين علت مرگ مادران (حدود 60 تا 80 درصد) به علت خونريزي، زايمان سخت، فشارخون بالا، عفونت و عوارض سقطهاي غير بهداشتي است و بسياري از اين مرگها قابل پيشگيري است. با مرگ مادر، خانواده عضو اصلي خود را براي مديريت و مراقبت کودکان از دست مي دهد و سرانجام بقا و آموزش کودکان نامعلوم مي شود. لذا پيشگيري از مرگ مادران يکي از اهداف مهم کشورها است. با برنامه ريزي دقيق و انجام مراقبت هاي لازم در اين دوران مي توان به اين هدف دست يافت و ماما به عنوان عضو اصلي در مراقبت از مادر نقش مهمي در اين خصوص ايفا مي کند.

 

بر اساس استانداردهاي بين المللي، بايد براساس هر 1000 تولد 30 تا 50 ماما در سيستم وجود داشته باشد. با وجود اين که در کشور با خيل عظيم ماماهاي بيکار مواجه هستيم اما به ازاي هر 1000 تولد تنها 12 ماما وجود دارد که اين مساله نشان مي دهد هنوز از خيل عظيم نيروهاي جوان بااستعداد به دليل شناخت نداشتن از جايگاه واقعي آن استفاده بهينه نشده است.

 

مامايي در ايران

قدمت رشته مامايي در ايران به شکل آموزش عالي پس از تحصيلات دبيرستان، به 80 سال قبل برمي گردد. اولين آموزشگاه مامايي به نام مدرسه قابلگي با 10 نفر شاگرد در سال 1298 در بيمارستان بانوان (زنان سابق) شهر تهران تاسيس شد. پس از گذشت 10 سال، اولين آموزشگاه عالي مامايي در سال 1308 و با اعطاي مدرک معادل ليسانس به عنوان يکي از شعب مدرسه طب آغاز به کار کرد. در سال 1313 دانشگاه تهران تاسيس شد و سپس دانشکده پزشکي آن نيز افتتاح شد. لذا چند سال بعد در سال 1319 بيمارستان زنان به دانشکده پزشکي ملحق شد. از اين آموزشگاه تا سال 1331 جمعا 462 نفر فارغ التحصيل شدند. از سال 1335 تا 1358 برنامه آموزشي آموزشگاه به برنامه 1.5 ساله پرستاري و مامايي براي ليسانسيه هاي پرستاري تغيير يافت.

 

پس از آن در پي 3 سال تعطيلي انقلاب فرهنگي از آغاز سال 1362 با نام «مدرسه عالي مامايي» شروع به کار کرد و مجددا از ورودي ديپلم به تربيت کاردان و کارشناس مامايي اختصاص يافت. در سال 1365 پس از انتقال آموزش گروههاي پزشکي از آموزش عالي به وزارت بهداشت، دانشکده هاي پرستاري و مامايي تاسيس شد که در بهمن 1368 مصوب شد و هم اکنون در تربيت دانشجويان کارشناسي و کارشناسي ارشد مامايي ارائه خدمت مي کنند

 

به مخاطره افتادن استقلال حرفه مامايي از مهمترين مشکلات کنوني جامعه مامايي در ايران است و اين در حالي است که بنابر تعاريف سازمان بهداشت جهاني و دستورالعمل هاي وزارت بهداشت، رشته مامايي کاملا مستقل تعريف شده است و مي تواند بدون نياز به سرپرست وظايف خود را انجام دهد. اموري که در حيطه کاري ماماها قرار دارد شامل تمامي مراقبت هاي عادي دوران بارداري، مشاوره هاي دوران بلوغ، تشخيص و درمان بيماري هاي شايع دستگاه تناسلي و مشکلات دوران پيري مي شود.

 

دومين مشکل اين صنف، عدم عقد قرارداد دفاتر خصوصي ، اداري و سازمان هاي بيمه با آنهاست. در تمام دنيا خدمت دهنده تحت پوشش بيمه قرار مي گيرد؛ چه خدمت ازسوي پزشک انجام شود و چه ماما، ولي در کشور ما اينگونه نيست. عدم عقد قرارداد سازمان هاي بيمه گر و پذيرش سونوگرافي در دفترچه بيمه ازسوي ماماهاي کشور موجب مي شود بيماران نتوانند از بيمه خدمات درماني و تامين اجتماعي استفاده کنند. قرارداد نداشتن بيمه ها با ماما موجب مي شود ميل خانواده ها که ترجيح مي دهند براي کوچکترين مشکلي به پزشک متخصص مراجعه کنند، تشديد شود.

 

اين موضوع هم از نظر اقتصادي پرهزينه و هم وقت متخصصان را به امور ساده تري که از عهده ماما هم براحتي بر مي آيد اختصاص مي دهد. حتي براي سازمان هاي بيمه گر نيز هزينه هاي بيشتري به وجود مي آورد. با توجه به شيفتهاي شب طولاني و محيط کاري استرس زا مامايي بايد جزو مشاغل سخت و زيان آور شناخته شود؛ در حالي که هنوز از مزاياي اين قانون برخوردار نشده است. اين نيز جزو مشکلات اين شغل است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:روز جهانی ماما, | 20:39 | نویسنده : هادی موذنی |

شرح مختصر زندگاني مولف شهيد استاد مرتضي مطهري

 

 

استاد شهيد آيت الله مطهري در 13 بهمن 1298 هجري شمسي در فريمان واقع در 75 کيلومتري شهر مقدس مشهد در يک خانواده اصيل روحاني چشم به جهان مي گشايد. پس از طي دوران طفوليت به مکتبخانه رفته و به فراگيري دروس ابتدايي مي پردازد. در سن دوازده سالگي به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامي اشتغال مي ورزد. در سال 1316 عليرغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و عليرغم مخالفت دوستان و نزديکان، براي تکميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مي شود. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آيت الله العظمي بروجردي (در فقه و اصول) و حضرت امام خميني ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبائي (در فلسفه : الهيات شفاي بوعلي و دروس ديگر) بهره مي گيرد. در سال 1331 در حالي که از مدرسين معروف و از اميدهاي آينده حوزه به شمار مي رود به تهران مهاجرت مي کند. در تهران به تدريس در مدرسه مروي و تأليف و سخنرانيهاي تحقيقي مي پردازد. در سال 1334 اولين جلسه تفسير انجمن اسلامي دانشجويان توسط استاد مطهري تشکيل مي گردد.

در همان سال تدريس خود در دانشکده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران را آغاز مي کند به دنبال يک سخنراني مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهرباني منتقل مي شود و به همراه تعدادي از روحانيون تهران زنداني مي گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماي شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد مي شود. در سال 1348 به خاطر صدور اعلاميه اي با امضاي ايشان و حضرت علامه طباطبايي و آِيت الله حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجاني مبني بر جمع اعانه براي کمک به آوارگان فلسطيني و اعلام آن طي يک سخنراني در حسينيه ارشاد دستگير شد و مدت کوتاهي در زندان تک سلولي به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه هاي تبليغي مسجدالجواد را زير نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلي بود تا اينکه آن مسجد و به دنبال آن حسينيه ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهري دستگير و مدتي در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهيد سخنرانيهاي خود را در مسجد جاويد و مسجد ارک و غيره ايراد مي کرد. بعد از مدتي مسجد جاويد نيز تعطيل گرديد. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گرديد و اين ممنوعيت تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:شهادت استاد مرتضي مطهري,استاد مرتضي مطهري,, | 8:42 | نویسنده : هادی موذنی |

 

روز معلم

 

در سطح جهان و به پیشنهاد یونسکو روز ۵ اکتبر (۱۳ مهر) هر سال به عنوان روز معلم نامگذاری شده است. بعضی کشورها این روز را تعطیل اعلام می‌کنند و بعضی‌ها روزهای خاص خودشان را دارند.

در ایران

پس از انقلاب جمهوری اسلامی ایران روز معلم بمناسبت بزرگداشت «شهادت» آیت‌اللهمرتضی مطهری در ۱۲ اردیبهشت به دست اعضای گروه فرقان است.

البته قبل از انقلاب نیز روز معلم در ۱۲ اردیبهشت بود و مناسبت آن، کشته شدن یکی از معلمان به نام ابوالحسن خانعلی در روز ۱۲ اردیبهشت سال ۱۳۴۰ در تجمع اعتراض‌آمیز معلمان در میدان بهارستان بود.

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : پنج شنبه 12 ارديبهشت 1392برچسب:روز معلم, | 8:39 | نویسنده : هادی موذنی |

 

روز جهانی کارگر یادمان شورش کارگران آمریکائی در اول ماه مه ۱۸۸۶ در شیکاگو است که هر سال در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته می‌شود.

حزب‌های کمونیست و سوسیالیست و اتحادیه‌های کارگری در بسیاری از کشورهای جهان این روز را با برگزاری تظاهرات و راهپیمائی‌های خیابانی برگزار می‌کنند.

دهها سال است که به این مناسبت در این روز، در کشورهای مختلف (به استثنای ایالات متحده، کانادا و چند کشور کوچک) مراسم ویژه برگزار می‌شود. ایالات متحده و کانادا نخستین دوشنبه هر سپتامبر (شهریور ماه) را به عنوان «روزکارگر» برگزار می‌کنند.

 

 پیش‌زمینه

مناسبت اول مه به عنوان روز کارگر به این لحاظ بوده است که در چهارم ماه مه سال ۱۸۸۶، و در چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران آمریکایی در شهر شیکاگو، پلیس به روی آنان آتش گشود که شماری کشته، عده‌ای مجروح و بعداً چهارتن نیز اعدام شدند. کارگران اعتصابی خواستار تعدیل شرایط کار و کاهش ساعات روزانه کار از ده ساعت به ۸ ساعت بودند. قرار بود که اول ماه مه ۱۸۸۶ در آمریکا (ایالات متحده)، کاهش ساعات کار به هشت ساعت در روز، به اجرا درآید که چنین نشد و در نتیجه، کارگران در گوشه و کنار این کشور دست به تظاهرات زدند و در یک‌هزار و دویست کارخانه و کارگاه، اعتصاب صورت گرفت. شمار کارگران معترض شهر شیکاگو بیش از سایر شهرها و حدود ۹۰ هزار تن بود. در چهارمین روز تظاهرات شیکاگو، کارگران اعتصابی و هوادارانشان در «میدان بیده = Haymarket» جمع شده و از اینجا به حرکت درآمده بودند. سخنرانان آنان بر یک گاری بزرگ سوار بودند و شعار می‌دادند. پس از طی مسافتی، پلیس اطراف این گاری (چهارچرخه) را گرفت و خواست که تظاهرکنندگان متفرق شوند که ناگهان انفجاری صورت گرفت، یک مامور پلیس کشته شد و چند کارگر و پلیس نیز مجروح شدند. این حادثه سبب شد که پلیس دست به تیراندازی به سوی جمعیت بزند و کشتار صورت گیرد. آمار کشته‌شدگان اعلام نشده‌است ولی اسامی انبوه مجروحان در دست است. پلیس با اعمال خشونت موفق شد جمعیت را پراکنده سازد. در پی این حادثه، هشت تن به عنوان مسبّب دستگیر شدند که پنج نفر از آنان کارگر مهاجر آلمانی و یکی هم آلمانی تبعه آمریکا بود. دادگاه یکی از این دستگیرشدگان را به ۱۵ سال حبس محکوم کرد و بقیه محکوم به اعدام شدند که فرماندار ایالت مجازات دو تن از آنان را به حبس ابد تخفیف داد. یکی از محکومان به اعدام، پیش از اجرای حکم خودکشی کرد و چهار نفر دیگر به دار آویخته شدند.

با رسیدن اخبار مربوط به این تظاهرات، کشتار و اعدام به سایر کشورها، در گوشه و کنار جهان مراسم یادبود برگزار و هر سال هم تکرار شد که به تدریج اول ماه مه، روز جهانی کارگر عنوان گرفت. چون اعدام‌شدگان شیکاگو عمدتاً آلمانی بودند، در سال ۱۹۳۳ حزب نازی آلمان روز اول ماه مه را روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد.

 روز اول ماه مه در هند

می دی، روز اول ماه می در سرتاسر هند به افتخار اله ی بهار و جشنواره ی باروری، جشن گرفته میشود. این روز همچنین یادآور روز بین‌المللی کارگز هست که اهمیت تاریخی دارد. این روز همچنین روز معترضان سیاسی ست. روز اول ماه می غیر از این روز جشن قدیسین هست. برای سازمان دادن کارگزان، این روز در بسیاری از کشور ها، تعطیل عمومی ست.

روز اول ماه می به عنوان روز کارگر

منشا این روز، جنبش کارگری آمریکا در اواخر قرن نوزدهم ست. تاریخ این حرکت به اول ماه می 1886 میلادی بازمیگردد. در این روز تعداد زیادی از کارگران آمریکایی دست به اعتصاب زدند و خواستار یک روز کاری استاندارد و هشت ساعته شدند. در چهارم ماه مه در میدان هی مارکت شیکاگو یک بمب پرتاب شده توسط یک انقلابی، منجر به مرگ ده ها نفر (از جمله چند افسر پلیس) و زخمی شدن بیش از 100 نفر شد.

این تظاهرات نتیجه فوری دریافت نکردند، اما موثر واقع شدند. پس از آن، هشت ساعت کار در روز عرف بسیاری از کشورها در سراسر جهان شد. از این رو این روز به عنوان روز تظاهرات، راهپیمایی، و سخنرانی انتخاب شد. این روز در اکثر ایالات متحده، روسیه و دیگر کشورهای کمونیستی تعطیل است.در هند، روز اول ماه مه نیز یک روز تعطیل عمومی اعلام شد.

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:روز جهانی کار و کارگر,روز جهانی,کار و کارگر, | 22:4 | نویسنده : هادی موذنی |


خمینی در نماز.JPG

 

سیّد روح‌الله مصطفوی موسوی خمینی (۱ مهر۱۲۸۱۱۳ خرداد۱۳۶۸) عارف ،فقیه، مرجع تقلیدشیعه، نویسنده، شاعر و اولین رهبرایران در نظام جمهوری اسلامی بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری کرد و در پی به نتیجه رسیدن آن، نظام جمهوری اسلامی ایران را بنیان گذارد و تا پایان عمرش رهبر ایران ماند. وی یکی از نظریه‎پردازان ولایت فقیه به شمار می‌رود. از او بیش از چهل کتاب در زمینه‌های اخلاق، فقه، عرفان، فلسفه، حدیث، شعر و تفسیر به جای مانده که بیشتر آن‌ها را پیش از انقلاب ایران نگاشته‌است. در زمان حکومت محمدرضا پهلوی، یک بار به دلیل سخنرانی خطاب به شاه در عاشورای سال ۱۳۴۲، ۱۰ ماه زندانی و بار دیگر به دلیل سخنرانی علیه قانون کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳، ۱۵ سال تبعید گردید. او نزدیک به یک سال در ترکیه، سپس عراق و در پایان برای چندماه در فرانسه دوران تبعیدش را گذراند. وی در دوران تبعید پیگیر اوضاع سیاسی ایران بود و با ارسال پیام و اعلامیه از دور، اسلام گرایان و مخالفان نظام شاهنشاهی را رهبری می‌کرد و در این دوران به تدوین نظریه ولایت فقیه پرداخت. تا پس از اینکه محمدرضا پهلوی ایران را ترک کرده بود در ۱۲ بهمن۱۳۵۷ روانه ایران شد و در ۲۲ بهمن انقلاب به رهبری او به پیروزی رسید. وی مشهور به سید روح‌الله خمینی است. متداولترین لقب او «آیت‌الله خمینی» است اما در درون ایران بخصوص بین طرفدارانش «امام خمینی» می‌باشد.

دهه حکمرانی خمینی همراه با افزایش مداوم قدرت طرفدارانش٬ حذف گروه‌های مخالف (معمولاً خشونت آمیز و به رغم مقاوت آنها)٬ افزایش اعمال کنترل‌های ایدئولوژیکی و رفتاری بر مردم بود. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، پوشش حجاب اسلامی را برای بانوان اجباری کرد؛ صدها نفر از وابستگان حکومت شاهنشاهی ایران را اعدام نمود. به فرمان او و با هدف تصفیه دانشگاه‌ها از «اساتید و دانشجویان ضدانقلاب» که به «انقلاب فرهنگی» مشهور شد، بسیاری از دانشجویان و استادان چپ، لیبرال و بهایی از دانشگاه‌ها اخراج شدند و بسیاری از متحدان پیشین خود را سرکوب یا اعدام نمود. در زمان وی ایران درگیر جنگی هشت ساله با عراق شد. در تابستان سال ۱۳۶۷ بیش از ۳،۰۰۰ نفر از زندانیان سیاسی به «حکم حکومتی» او در زندان‌ها اعدام شدند.

در طول زمامداری او٬ انتظار همگانی برای آزادی و برابری اجتماعی بیشتر برآورده نشد اما تعدادی برنامه‌های موفق اجتماعی به اجرا درآمد. به فرمان او کمیتهٔ امداد و جهاد سازندگی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهضت سواد آموزی و سازمان بَسیج مستضعفین و شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد.

در هنگام مرگ در خرداد ۱۳۶۸٬ خمینی دولتی نسبتاً قوی٬ اما با مشکلات عظیم در زمینه‌های اقتصادی٬ اجتماعی و سیاست خارجی به ارمغان گذاشت.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:امام خمینی,ولادت حضرت امام خمینی,حضرت امام خمینی, | 21:51 | نویسنده : هادی موذنی |

 

 

فاطمه بنت محمد (۶۰۵ م. در مکّه - ۶۳۲ م. در مدینه) دختر محمد و خدیجه، همسر علی بن ابی‌طالب و مادر حسن و حسین سه امام نخست شیعه و یکی از پنج عضو آل عبا است. او از شخصیت‌های بسیار محترم برای تمامی مسلمانان (به‌ویژه شیعیان) است، در مورد روز دقیق تولد و مرگ او توافق چندانی نیست.

برخلاف منابع مذهبی بسیاری که در مورد فاطمه وجود دارد، گزارش‌های خالص تاریخی زیادی در مورد زندگی او وجود ندارد. اطلاعات خالص تاریخی در مورد فاطمه بسیار اندک می‌باشند و بیشتر گزارش‌ها تنها برگ‌هایی نامهم از زندگی وی را پوشش می‌دهد .منابع اهل سنت بر روی شخصیت فاطمه٬ به عنوان بانوی پرهیزکار با ایمان تأکید می‌کنند. این منابع به‌خصوص در مورد فاطمه به عنوان دختر پیامبر مسلمانان، زندگی زاهدانه او، و شخصیت او به عنوان الگوی تقوا تأکید دارند. وی یکی از چهارده معصوم در نزد شیعیان دوازده‌امامی است.

محتویات

نام، لقب و کنیه

 

شیعیان بیش از ۵۰ نام برای او نام برده‌اند. ازجمله آن می‌توان به : ام‌الحسن، ام‌الحسين ام‌المحسن، ام‌الائمة و ام أبيها. نام‌هاى دیگری بنا به روايت ابو جعفر قمى عبارتند از: فاطمه، بتول، حصان، حره (بضم حاء و فتح راء با تشديد) سيده، عذرا، زهراء، حوراء، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه (بضم ميم و فتح حاء و دال با تشديد) مريم كبرا و صديقه كبرا ،نوريه ،سماويه و حانيه‏.

Hadith Ali.svg

ریشه‌شناسی نام

فاطمه اسم فاعل است که از مصدر "ف ط م" گرفته شده ؛ فَطمَ در زبان عربی به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده‌است و اسم فاعل از این ریشه به معنی زنی که بچه ای دوساله را از شیر گرفته ، معنی شده است . در زبان عربی اسم فاعل را در مواقعی به معنای مفعولی به کار می برند ؛فاطمه نیز در منابع حدیثی به صورت اسم مفعول یعنی جدا شده معنی گردیده است. دانشمندان اهل سنت از جمله ابن حجر هیثمی و متقي الهندي و خطيب البغدادی از محمد حدیثی را نقل کرده اند که دلیل این نام گذاری را بیان کرده است: "إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطمَ ابْنَتِي فاطِمَة وَوُلدَها وَمَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِكَ سُمّيَتْ فاطِمَة خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هر کس که آنها را دوست داشته باشد را از آتش دوزخ جدا کرده است به این دلیل او فاطمه نامیده شده است". کاربرد نام فاطمه در این حدیث و احادیث مشابه به صورت اسم مفعول یعنی " جدا شده " است.

زهرا که در نوشتار عربی "زهراء" نوشته می شود ، صیغه مبالغه از مصدر "ز ه ر" است که در زبان عربی در معنی زیبابودن ، نیک بودن و درخشیدن به کار می رود و زهراء یعنی "بانوی درخشان، زیبا و نیک صورت". در احادیث نیز "زهراء" به همین معنی به کار رفته است..

زندگی نامه

برخلاف منابع مذهبی بسیاری که در مورد فاطمه وجود دارد، گزارش‌ها خالص تاریخی زیادی در مورد زندگی او وجود ندارد. اطلاعات خالص تاریخی در مورد فاطمه بسیار اندک می‌باشند و بیشتر گزارش‌ها تنها برگهایی نامهم از زندگی وی را پوشش می‌دهد.

کودکی و جوانی

در تاریخ تولد فاطمه دختر محمد اختلاف نظر وجود دارد (بین ۵ سال پیش از آغاز پیامبری محمد یا ۲ سال پس از آن) اما نظر دیگر سال ۶۰۵ میلادی یا ۵ سال پیش از آغاز دعوت محمد است. هر چند در صورت درست بودن این تاریخ، سن ازدواج فاطمه بالاتر از ۱۸ سال نشان داده می‌شود که این امر در سرزمین عربستان در آن دوران، غیر معمول به نظر می‌رسد. منابع اهل تشیع زمان تولد او را دیرتر از این تاریخ و بین ۲ یا ۵ سال پس از وحی اولین آیه‌ها (بعثت) عنوان می‌کنند. ولی در صورت درستی این تفاسیر، سن خدیجه مادر او در هنگام تولد فاطمه، بالاتر از ۵۰ سال خواهد بود.  فاطمه در بسیاری موارد، چهارمین فرزند دختر محمد، پس از زینب، رقیه و ام کلثوم شمرده می‌شود، به عقیده برخی از محققان شیعه، او تنها دختر محمد است. فاطمه تنها فرزند محمد بود که به اندازه‌ای عمر کرد که فرزندانی از خود باقی بگذارد.

بعد از تولد فاطمه خدیجه پرستاری از فاطمه را شخصاً به عهده گرفت این برخلاف سنت معمول آن زمان بود که مردم مکه فرزندان تازه به دنیا آمده خود را به دایه‌هایی از روستاها و بادیه نشینان اطراف سپرده می‌شدند. او ایام جوانی را تحت حمایت والدین خود را در مکه و در دورانی که قریش مشکلات و رنجهای زیادی برای پدرش بوجود آورده‌بودند گذراند.

ازدواج

عمر و ابوبکر خواستار ازدواج با فاطمه بودند، اما محمد پیشنهاد ازدواج آن‌ها را نپذیرفت و گفت که «امر او با خدا است». علی به سبب فقرش جرأت پاپیش گذاشتن نداشت و این محمد بود که کار را بر علی آسان نمود. محمد به او گفت که علی صاحب زرهی است که اگر آن را بفروشد می‌تواند پول کافی برای مهر فاطمه تهیه نماید. علی با فروش زره و وسایلی دیگر و شتر یا میش حدود ۴۸۰ درهم فراهم نمود که مبلغ خیلی معمولی بود. به توصیه محمد یک سوم تا دو سوم مبلغ خرج عطریات شد و بقیه صرف خرید ضروریات منزل گردید. آنگاه محمد فاطمه را از قولی که به علی داده بود آگاه نمود. بگفته ابن سعد، فاطمه چیزی نگفت و محمد این را نشانه رضا دانست. اما مطابق سایر منابع فاطمه اعتراض می‌کند و محمد مجبور می‌شود که دخترش را اینگونه راضی کند که علی کسی است که از فضل و خویشاوندی و اسلام او آگاهی دارد و او اولین کسی بوده‌است که اسلام آورده‌است. دنیس صوفی روایت گلایه فاطمه در ازدواج با علی (و به دنبال آن برشمردن صفات خوب علی از جانب محمد) را در زمره روایت‌های مناقشه برانگیزی می‌داند که مقصود آشکار آن استخراج مدح برای علی است. علی مسکنی نه چندان دور از محمد برای فاطمه ساخت. اما فاطمه خانه‌ای نزدیکتر به پدر از علی خواست و به همین سبب یکی از اهالی مدینه بنام حارثه ابن النعمان خانه خود را به زوج جوان بخشید.

زندگی زناشویی با علی

رابطه زناشویی علی و فاطمه رابطه ویژه‌ای بود و تک همسری علی تا پایان عمر فاطمه نشانه‌ای بر این امر است. منابع اهل سنّت این کنجکاوی را -که چرا علی تک همسری را در زندگی با فاطمه اختیار کرده- با حدیثی توضیح می‌دهند که در آن علی از دختر ابو جهل خواستگاری می‌کند ولی پیامبر به او این اجازه را به این دلیل که باعث ناراحتی فاطمه می‌شود نمی‌دهد. به نوشته ایرانیکا بنوهشام ابن المغربه از قبیله قریش به علی پیشنهاد کرد تا با یکی از دخترانش ازدواج نماید. علی پیشنهاد را رد نکرد ولی هنگامی که خبر به محمد رسید محمد به دفاع از فاطمه پرداخت و گفت «فاطمه پاره تن من است» و «هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده‌است». به نظر می‌رسد که همزمان علی از جُوَیر، دختر ابوجهل، خواستگاری کرده‌بود. در این هنگام محمد در بالای منبر اعلام کرد که او تنها در صورت طلاق دادن فاطمه می‌تواند با دختر ابوجهل ازدواج کند.  به گفته دنیس صوفی سه نسخه مشهور این حدیث توسط مِسوَر بن مَخرَمه روایت شده‌اند که در هنگام وفات پیامبر حدود نه سال داشته‌است. او برخی از این روایت‌ها را در راستای بدنام کردن علی و برخی دیگر را در جهت تثبیت ایدئولوژی اهل سنّت می‌داند که در آن مرتبه فضیلت خلفای راشدین بر اساس ترتیب حکمفرمایی آنهاست (و خلیفه‌های قبل از علی از او برتر شمرده می‌شوند).

نویسندگانی مانند البلاذری در کتاب الانساب، ترمذی، بخاری در صحیح بخاری و یا احمد بن حنبل در کتاب مسند نقل می‌کنند که زندگی فاطمه با علی همراه با اختلافات و کشمکش‌هایی بین این زوج بود و رفتار علی با فاطمه همراه با «شدة» و «غلاظ» بوده‌است. در این موارد فاطمه برای شکایت پیش محمد می‌رفت و در چندین مورد محمد مجبور به دخالت شد. به گفته ورنا کلم (منقول از طبقات ابن سعد)، فاطمه یک بار از درشتی کلام علی (شده) به پدرش برای میانجی گری رجوع کرد که در نتیجه آن علی سوگند یاد کرد دیگر کاری خلاف میل فاطمه انجام ندهد.

دنیس صوفی معتقد است در روایت‌های شکایت بردن فاطمه به پیامبر، از فاطمه به عنوان وسیله‌ای برای بالا بردن شأن علی استفاده شده‌است. چرا که گلایه‌ها از علی مقدمه‌ای برای مدح علی می‌شوند. در واقع، هرگاه فاطمه مشکل و یا نگرانی در زندگی دارد، از تحسین علی برای آرام کردن او استفاده می‌شود. او با اشاره به اینکه صفات بر شمرده شده از علی در برخی از این احادیث مشابه صفاتی هستند که در احادیث مربوط به ازدواج برای متقاعد کردن فاطمه استفاده شده‌اند، این احادیث را صرفاً ابزاری روایی برای مدح علی می‌داند. به زعم او دلیل حذف نشدن این احادیث - با وجود تعارض با دیگر احادیث شیعه که در آن از ازدواج علی و فاطمه با عنوان الهی یاد می‌شود - همانا استفاده‌ای است که از این احادیث برای بالا بردن سیمای علی در دعوای شیعه و سنّی در مساله خلافت می‌شود..

گفته می‌شود یکی از تعابیر لقب ابوتراب (از القاب علی) این است که روزی پس از مجادله با فاطمه، علی بجای پاسخ به خشم فاطمه خاک بر سر خویش پاشانده‌است. پیامبر با دیدن این صحنه علی را ابوتراب نامید. 

در مقابل برخی دیگر از منابع از جمله سیره ابن هشام و مسند احمد ابن حنبل که مکتب فقه حنبلی، یکی از فرق اربعهٴ سنت به وی منسوب بوده، می‌نویسند کنیه ابوتراب زمانی (از پیامبر اسلام) به علی عطا شد که علی هنوز ازدواج نکرده بود. به اعتقاد شیعه، ابو تراب از القابی بود که علی بدان افتخار می‌کرد.

به گفته جعفر شهیدی اگرچه موضوع میانجی‌گری محمد میان علی و فاطمه، در نوشته‌های تاریخ‏‎نویسان امروزی و در منابع اولیه (هم در منابع سنی، هم در منابع شیعه) آمده‌است، علمای شیعه همچون مجلسی و صدوق احتمال صحت این روایات را پائین دانسته‌اند. از دید آنان منش علی و فاطمه با یکدیگر چنان نبوده که میانشان چنان رنجشی رخ دهد که نیاز به میانجی افتد. به نوشته جعفر شهیدی، نسبت اختلاف میان علی و فاطمه بدان حد که کار به داوری محمد میان آنان بینجامد با اعتقاد شیعیان مبنی بر عصمت علی و فاطمه مغایرت دارد. جعفر شهیدی سندیت ماجرای خواستگاری را نیز «ضعیف» و «بدون پایه استوار» می‏‎داند، چرا که اصل روایت آمده در منابع اولیه همچون صحیح بخاری، متعلق به مِسوَر بن مَخرَمه‌است. راوی در آن زمان کودک بوده و الفاظی را به کار می‎‏برد که اشاراتی نامنطبق با دانسته‌ها دارد. (مثلاً زنده بودن ابوجهل در زمان ماجرا)؛ همچنین از دید شهیدی چنین روایتی که شِکوِهٔ محمد را از علی را با سخنرانی در میان عموم نشان دهد باید در منابع شایع‏‎تر از این باشد.

فقر و تنگدستی در سالهای اول ازدواج

دلیلی وجود ندارد که احادیث در مورد فقر فاطمه و علی را رد کرد. اما این فقط مربوط به سالهای اول ازدواج آنها بود. یعنی دوره‌ای که بسیاری از اعضای جامعه مسلمانان به مانند علی و فاطمه فقیر بودند. تنها پس از فتح خیبر بود که دوران فقر این زوج تمام شد. زیرا آنها توانستند بعنوان یکی از مسلمانان نمونه، سهمی از محصولات این واحه ثروتمند دریافت نمایند. استقامت فاطمه در برابر تنگدستی الگویی برای شیعیان است تا با ایمان به خدا به رویارویی با رنج‌های زندگی‌ بپردازند.

تسبیحات فاطمه

در سالهای اول ازدواج علی پول کمی کسب می‌کرد. او از چاه آب می‌کشید و مزارع دیگران را آبیاری می‌کرد. فاطمه نیز خود خدمتکاری نداشت و خود غلات را با دست آسیاب می‌کرد و بر اثر کار دستانش تاول زده بود. روزی علی خبر دار می‌شود که پیامبر چند برده دریافت کرده‌است. علی فاطمه را می‌فرستد تا یکی از این برده‌ها را از پدرش دریافت نماید. فاطمه پیش پدر می‌رود اما در خود این را نمی‌بیند که چنین درخواستی نماید. سرانجام علی خود به همراه فاطمه راهی منزل پیامبر می‌شود، اما در خواست او از طرف پیامبر رد می‌شود. پیامبر به آنها گفت که «او نمی‌تواند اجازه دهد که اصحاب صفه از گرسنگی رنج بکشند» و «من باید برده‌ها را بفروشم و پول آنها را صرف کمک به آنها کنم». پیامبر در عوض تسبیحی که به تسبیح فاطمه زهرا معروف است را به زوج جوان می‌آموزد. گویند علی هیچگاه پیش از خواب، گفتن این تسبیح را ترک نمی‌کرد.  جعفر صادق امام ششم شیعیان درباره تسبیح فاطمه زهرا گفته است: «چون به خوابگاه خود رفتی، سی و چهار بار الله اکبر، سی و سه بار الحمد لله و سی و سه بار سبحان الله بگو و آیة الکرسی و دو سوره معوذتین را با ده آیه اول سوره صافات و ده آیه از آخرش بخوان. 

فرزندان

حسن مجتبی در سال دوم هجری/ ۶۲۵ میلادی زاده شده‌است که در این صورت ازدواج فاطمه نمی‌تواند بعد از غزوه بدر بوده باشد. یا به روایتی در نیمه رمضان سال سوم هجرت بوده‌است. فاطمه حسین را پنجاه روز پس از تولد حسن باردار شد و در اولین روزهای ماه شعبان بسال چهارم هجرت به دنیا آورد. در کنار این دو پسر و فرزند مرده به دنیا آمده محسن، فاطمه دو دختر به دنیا آورد که به نام دو تن از عمه‌هایشان زینب و ام کلثوم نامگذاری شدند.

 

ادامه مطلب را حتما مطالعه فرمایید.....

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:ولادت حضرت فاطمه,روز مادر, | 21:33 | نویسنده : هادی موذنی |

اولین مرحله عملیات بیت المقدس در ساعت 30 دقیقه بامداد دهم اردیبهشت سال 1361 با رمز مبارک "یا علی ‌بن ‌ابی طالب(ع)" در منطقه عملیاتی جنوب و غرب کارون، جنوب غربی اهواز و شمال خرمشهر آغاز ‌شد.
بعد از پایان عملیات فتح المبین، کار آماده ‌سازی نیروها برای عملیاتی دیگر با قدرت و سرعت خارق ‌العاده‌ای انجام ‌گرفت و لشکرهای سپاه و ارتش به مناطق عملیات اعزام ‌شدند. هوانیروز و نیروی هوایی نیز آماده ‌شدند تا عملیات را با تعداد پروازهای بیشتر حمایت کنند.
با اعزام های گسترده، مناطق عملیاتی مملو از نیرو ‌شد و دست فرماندهان اسلام برای انجام بزرگ ترین عملیات درون مرزی باز گردید. قرارگاه های قدس، فتح و نصر تحت رهبری قرارگاه عملیاتی مشترک سپاه و ارتش(قرارگاه کربلا) در مکان های موردنظر متمرکز ‌شدند و آخرین راه ها و چگونگی تهاجم مورد بررسی قرار ‌گرفت. چند نقطه از رود کارون برای نصب پل در نظر گرفته ‌شد و پس از مشورت های فراوان، سرانجام عملیات به صورت گسترده غیر کلاسیک پیش بینی شده و ابتکارات و تجارب و خلاقیت های رزمندگان اسلام نقش واقعی خود را در این عملیات باز یافت. خطوط جنگی ایران زیباترین اوقات خود را می‌گذراند. در شب های فراموش نشدنی منطقه،  آوای مناجات و دعاهای توسل و کمیل زاهدان شب از هر طرف به گوش می‌رسید و رزمندگان اسلام بی‌صبرانه منتظر شنیدن رمز عملیات بودند.

عملیات بیت‌المقدس _ مرحله اول

در ساعت 30 دقیقه بامداد 10/2/61 رمز عملیات با نام مبارک "یا علی‌ بن ‌ابی طالب (ع)" از قرارگاه کربلا به نیروهای تحت امر صادر ‌شد. بدین ترتیب عملیات بیت ‌المقدس در منطقه عملیاتی جنوب و غرب کارون، جنوب غربی اهواز و شمال خرمشهر، با هدف آزادسازی خرمشهر، هویزه، جفیر، ایستگاه حسینیه، جاده اهواز - خرمشهر و در نهایت انهدام و اخراج دشمن از خاک ایران اسلامی و رسیدن به مرزهای بین‌المللی آغاز ‌شد.
رزمندگان اسلام که از روزهای قبل با استتار کامل در چند کیلومتری رودخانه کارون موضع گرفته بودند، حرکت خود را برای عبور از کارون آغاز کردند و به دنبال آن، نیروهای زرهی از روی جاده‌هایی که از قبل توسط واحد مهندسی سپاه، ارتش و جهاد احداث شده بود، به حرکت در‌آمدند تا از پل های شناور عبور کنند. نیروهای پیاده با سرعت فراوان و عبور از مواضع مختلف، خود را به سنگرهای دشمن ‌رساندند و با یک یورش برق آسا به انهدام جنگ افزارها و استعدادهای ارتش متجاوز ‌پرداختند. رزمندگان اسلام با تصرف 800 کیلومتر از خاک اشغال شده، از شرق به غرب کارون حمله‌ور ‌شده و با عبور از میدان های مین و دیوارهای دفاعی، قسمت عظیمی از نیروهای دشمن را هدف تهاجم خود قرار ‌دادند. به لحاظ گستردگی منطقه عملیاتی، ژنرال های عراق گیج شده و تنها پیامشان این بود که مقاومت کنید و ایرانیان را عقب برانید. زمانی که نیروهای پیاده ایران مشغول درگیری با دشمن و انهدام آنها بودند، یگان های زرهی از پل های شناور بر روی کارون عبور کرده و خود را به غرب کارون رساندند. نفرات پیاده و شکارچیان تانک با حمایت یگان های زرهی و با قدرت هرچه تمام تر راه جاده اهواز - خرمشهر را در پیش ‌گرفتند.  پس از نبردهای جانانه در حالی که تعداد زیادی از نیروهای مزدور بعث عراق کشته و زخمی و اسیر شده‌ بودند، رزمندگان اسلام با یک خیز بلند، خود را به قسمت هایی از جاده مهم اهواز - خرمشهر ‌رساندند. در اطراف این جاده که استحکامات و امکانات دشمن فراوان بود و تیر بارها به سمت نیروهای ایرانی آتش می‌گشود، با روشن شدن هوا، رزمندگان با مشکل مواجه ‌شدند. طول خاکریز شرق جاده که منطقه وسیعی را در زیر دید و سلطه دشمن می‌گذاشت و همچنین مسطح بودن زمین (برخلاف عملیات فتح‌المبین که زمین ناهموار بود) مشکل عملیات را دو چندان ‌کرد. به دلیل مشکلات یاد شده کارایی نیروهای پیاده کم شد و دور شدن تانک ها از نیروهای پیاده، این کندی را افزایش ‌داد.
دشمن هم با آگاهی به این امر با تمام قوا تلاش کرد جاده را حفظ کند و به این تصور، آتش انواع سلاح های خود را به روی نیروهای پیاده و زرهی گشود. از سوی دیگر با روشن شدن هوا، نیروی هوایی دشمن نیز وارد عمل ‌شد و با بمباران های پیاپی، منطقه را در پوششی از آتش و دود فرو ‌برد. در زیر این بمباران ها، تانک های عراق حرکت خود را به سوی نیروهای ایرانی آغاز ‌کردند. نبرد شدیدی میان شکارچیان تانک و ادوات زرهی عراق در‌گرفت و خساراتی به طرفین وارد ‌شد که با سماجت رزمندگان، قسمت های دیگری از جاده اهواز - خرمشهر آزاد و نیروهای زرهی عراق عقب نشینی کردند.


رزمندگان اسلام چند قسمت از دژهای دفاعی شرق جاده را به تصرف در‌آورده و از آنجا به تثبیت مواضع ‌پرداختند. عراق با وارد کردن نیروهای زرهی جدید، بار دیگر اقدام به پاتک نمود. نبرد مجدداً اوج ‌گرفت. تانک های دشمن و دوشکاها با شلیک بی‌ امان، مواضع نیروهای اسلام را به شدت ‌کوبیدند. بمباران های وحشتناک جنگنده‌های عراق و اصابت پی در پی راکت ها و بمباران های مهیب منطقه را به لرزه در‌آورد و صدای شلیک توپخانه و خمپاره‌ اندازها یک دم قطع نمی‌شد.
تانک های عراق به خیال انهدام نفرات و تجهیزات ایران، هجوم خود را به مواضع نیروهای ایران گسترش دادند. پس از رسیدن به تیررس رزمندگان ناگهان آر پی جی زن ها قیام کرده و با شلیک دقیق تانک ها را به آتش ‌کشیدند و دود ناشی از سوختن تانک های دشمن منطقه درگیری را فرا گرفت. پس از انهدام چند تانک، بقیه راه فرار را در پیش گرفته که چند تانک دیگر هم از پشت هدف قرار ‌گرفتند. نیروهای پیاده که مدتی زمین گیر شده بودند، با ایجاد موقعیت به سمت نیروهای عراق یورش ‌برده و برای دومین بار مقر لشکر10 زرهی عراق را مورد تهاجم قرار دادند. این لشکر پس از دریافت ضربات سخت، دوباره راه فرار را در پیش گرفت و در منطقه کرخه نور، رزمندگان اسلام با وجود استحکامات سنگین، موفق ‌شدند دژ دفاعی آنها را شکسته و خود را به خاکریزهای دشمن برسانند.
در تکمیل آن، هوانیروز و نیروی هوایی نیز با تمامی قوا به یاری رزمندگان نیروی زمینی شتافته و آتش دشمن را با شلیک بی‌ امان راکت و بمب و موشک پاسخ ‌دادند. در این میان هوانیروز علاوه بر شرکت درعملیات تهاجمی، بخش عظیمی از کمک رسانی و نقل و انتقالات را بر عهده گرفت. رزمندگان اسلام که با عنایات خداوند پیش می‌رفتند، توانستند بر قسمتهایی از جاده مسلط شده و در همان مناطق به تثبیت موضع بپردازند؛ اما در منطقه کرخه نور، رزمندگان اسلام به خاطر تأمین نبودن اطراف خود، ناچار به تغییر مواضع پرداخته و منتظر آغاز مرحله بعد ‌شدند. با آغاز عملیات بیت‌المقدس، رادیو بغداد طبق معمول دم از پیروزی زده و مدعی ‌شد که منطقه عملیاتی انباشته از اجساد و مملو از جنگ افزارهای ایرانیان است. سربازان شجاع عراق کاملاً بر اوضاع مسلط و آماده‌ اند تا شکستی دیگر چون غرب دزفول و شوش را بر ایرانیان وارد سازند. این در حالی است که تعداد زیادی از بعثیان کشته، زخمی و اسیر شده بودند و تعداد زیادی از ادوات زرهی آنان نیز منهدم و به غنیمت درآمده بود و رزمندگان اسلام با نصب پل از شرق به غرب کارون انتقال یافته و در اطراف جاده خرمشهر در حال تثبیت موضع بودند و آماده می‌شدند که به طور کامل جاده را آزاد و به اهداف بعدی نایل آیند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, | 19:9 | نویسنده : هادی موذنی |

نظر به تحریف گسترده‌ای که از سوی رسانه‌های عربی و بخصوص بخش‌های انگلیسی آنها در مورد نام خلیج فارس می‌شدو باتوجه به حقانیت و کاربرد مستمر تاریخی این نام در همه زبانها و زمانها و در جهت مقابله با تحریف گران و یادآوری اهمیت پاسداری و صیانت از این نام کهن،طرفداران این میراث گران بها اقدامات خود را از سال ۱۳۸۰ در دفاع از آن یکپارچه تر و منسجم تر کردندو راهکارهای حفاظت از نام خلیج فارس را در جلسات و سمینارهای متعدد به اطلاع مقامات رساندند. با توجه به بررسی اسناد در رابطه با نام گذاری و مکاتبات پرونده مربوطه در ریاست جمهوری و ادارات سه گانه وزارت خارجه و گروه مستند ساز" مستندنام خلیج فارس" (شبکه ۱)و به گواهی کمیته یکسان سازی نامهای جغرافیایی و همچنین کتاب اسناد نام خلیج فارس، میراثی کهن و جاودان (کتاب) و دکتر محمد عجم در مصاحبه ایرنا .[۱] و مصاحبه رادیو ایران با دو تن از پژوهشگران عضو کمیته خلیج فارس .[۲] دولت، پس از ملاحظه اراده قاطع عمومی جامعه و حرکت اعتراضی عمومی آبان ۱۳۸۳ مردم و وبلاگ نویسان نسبت به مجله نشنال جئوگرافی حاضر به اقدام عملی شد و پس از جلسات متعدد برای بررسی عوارض مثبت و منفی، سرانجام بااین نام گذاری‌ها موافقت شد.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:, | 19:7 | نویسنده : هادی موذنی |

ذلک فضل من الله و کفی بالله علیما 70 نسا

چنین فضل ازسوی یکتا خداست           که داناییش بس همه خلق راست


ترغیب شما فرهیختگان با صفا و تحریض شما فرزانگان باوفا  که صحیفه ی حال ازفروغ  رویتان  جمال گیرد  و بضاعت افضال سخن بر حسن فکر و کارتان  کمال  پذیرد ، حامل و باعث آن گردید که بنا به سفارش عزیزان در  موضوعات مختلف ، بانک تقدیرنامه  فراهم  آید .

وزن بودن ، شوق آموختن ، شور زندگی ، درک هستی ، تدبیر کار و بالاخره سپیدی کمال  از اهداف شاخص گردآوری بانک تقدیرنامه است که امیدوارم مورد قبول اصحاب علم ، اشخاص فضل و ارباب قلوب قرارگیرد.

همتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس             که دراز است ره مقصد و من نوسفرم

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : دو شنبه 9 ارديبهشت 1392برچسب:, | 20:56 | نویسنده : هادی موذنی |