روز جهانی کارگر یادمان شورش کارگران آمریکائی در اول ماه مه ۱۸۸۶ در شیکاگو است که هر سال در بسیاری از کشورهای جهان جشن گرفته می‌شود.

حزب‌های کمونیست و سوسیالیست و اتحادیه‌های کارگری در بسیاری از کشورهای جهان این روز را با برگزاری تظاهرات و راهپیمائی‌های خیابانی برگزار می‌کنند.

دهها سال است که به این مناسبت در این روز، در کشورهای مختلف (به استثنای ایالات متحده، کانادا و چند کشور کوچک) مراسم ویژه برگزار می‌شود. ایالات متحده و کانادا نخستین دوشنبه هر سپتامبر (شهریور ماه) را به عنوان «روزکارگر» برگزار می‌کنند.

 

 پیش‌زمینه

مناسبت اول مه به عنوان روز کارگر به این لحاظ بوده است که در چهارم ماه مه سال ۱۸۸۶، و در چهارمین روز اعتصاب و تجمع کارگران آمریکایی در شهر شیکاگو، پلیس به روی آنان آتش گشود که شماری کشته، عده‌ای مجروح و بعداً چهارتن نیز اعدام شدند. کارگران اعتصابی خواستار تعدیل شرایط کار و کاهش ساعات روزانه کار از ده ساعت به ۸ ساعت بودند. قرار بود که اول ماه مه ۱۸۸۶ در آمریکا (ایالات متحده)، کاهش ساعات کار به هشت ساعت در روز، به اجرا درآید که چنین نشد و در نتیجه، کارگران در گوشه و کنار این کشور دست به تظاهرات زدند و در یک‌هزار و دویست کارخانه و کارگاه، اعتصاب صورت گرفت. شمار کارگران معترض شهر شیکاگو بیش از سایر شهرها و حدود ۹۰ هزار تن بود. در چهارمین روز تظاهرات شیکاگو، کارگران اعتصابی و هوادارانشان در «میدان بیده = Haymarket» جمع شده و از اینجا به حرکت درآمده بودند. سخنرانان آنان بر یک گاری بزرگ سوار بودند و شعار می‌دادند. پس از طی مسافتی، پلیس اطراف این گاری (چهارچرخه) را گرفت و خواست که تظاهرکنندگان متفرق شوند که ناگهان انفجاری صورت گرفت، یک مامور پلیس کشته شد و چند کارگر و پلیس نیز مجروح شدند. این حادثه سبب شد که پلیس دست به تیراندازی به سوی جمعیت بزند و کشتار صورت گیرد. آمار کشته‌شدگان اعلام نشده‌است ولی اسامی انبوه مجروحان در دست است. پلیس با اعمال خشونت موفق شد جمعیت را پراکنده سازد. در پی این حادثه، هشت تن به عنوان مسبّب دستگیر شدند که پنج نفر از آنان کارگر مهاجر آلمانی و یکی هم آلمانی تبعه آمریکا بود. دادگاه یکی از این دستگیرشدگان را به ۱۵ سال حبس محکوم کرد و بقیه محکوم به اعدام شدند که فرماندار ایالت مجازات دو تن از آنان را به حبس ابد تخفیف داد. یکی از محکومان به اعدام، پیش از اجرای حکم خودکشی کرد و چهار نفر دیگر به دار آویخته شدند.

با رسیدن اخبار مربوط به این تظاهرات، کشتار و اعدام به سایر کشورها، در گوشه و کنار جهان مراسم یادبود برگزار و هر سال هم تکرار شد که به تدریج اول ماه مه، روز جهانی کارگر عنوان گرفت. چون اعدام‌شدگان شیکاگو عمدتاً آلمانی بودند، در سال ۱۹۳۳ حزب نازی آلمان روز اول ماه مه را روز ملی و تعطیل عمومی اعلام کرد.

 روز اول ماه مه در هند

می دی، روز اول ماه می در سرتاسر هند به افتخار اله ی بهار و جشنواره ی باروری، جشن گرفته میشود. این روز همچنین یادآور روز بین‌المللی کارگز هست که اهمیت تاریخی دارد. این روز همچنین روز معترضان سیاسی ست. روز اول ماه می غیر از این روز جشن قدیسین هست. برای سازمان دادن کارگزان، این روز در بسیاری از کشور ها، تعطیل عمومی ست.

روز اول ماه می به عنوان روز کارگر

منشا این روز، جنبش کارگری آمریکا در اواخر قرن نوزدهم ست. تاریخ این حرکت به اول ماه می 1886 میلادی بازمیگردد. در این روز تعداد زیادی از کارگران آمریکایی دست به اعتصاب زدند و خواستار یک روز کاری استاندارد و هشت ساعته شدند. در چهارم ماه مه در میدان هی مارکت شیکاگو یک بمب پرتاب شده توسط یک انقلابی، منجر به مرگ ده ها نفر (از جمله چند افسر پلیس) و زخمی شدن بیش از 100 نفر شد.

این تظاهرات نتیجه فوری دریافت نکردند، اما موثر واقع شدند. پس از آن، هشت ساعت کار در روز عرف بسیاری از کشورها در سراسر جهان شد. از این رو این روز به عنوان روز تظاهرات، راهپیمایی، و سخنرانی انتخاب شد. این روز در اکثر ایالات متحده، روسیه و دیگر کشورهای کمونیستی تعطیل است.در هند، روز اول ماه مه نیز یک روز تعطیل عمومی اعلام شد.

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:روز جهانی کار و کارگر,روز جهانی,کار و کارگر, | 22:4 | نویسنده : هادی موذنی |


خمینی در نماز.JPG

 

سیّد روح‌الله مصطفوی موسوی خمینی (۱ مهر۱۲۸۱۱۳ خرداد۱۳۶۸) عارف ،فقیه، مرجع تقلیدشیعه، نویسنده، شاعر و اولین رهبرایران در نظام جمهوری اسلامی بود که انقلاب ۱۳۵۷ ایران را رهبری کرد و در پی به نتیجه رسیدن آن، نظام جمهوری اسلامی ایران را بنیان گذارد و تا پایان عمرش رهبر ایران ماند. وی یکی از نظریه‎پردازان ولایت فقیه به شمار می‌رود. از او بیش از چهل کتاب در زمینه‌های اخلاق، فقه، عرفان، فلسفه، حدیث، شعر و تفسیر به جای مانده که بیشتر آن‌ها را پیش از انقلاب ایران نگاشته‌است. در زمان حکومت محمدرضا پهلوی، یک بار به دلیل سخنرانی خطاب به شاه در عاشورای سال ۱۳۴۲، ۱۰ ماه زندانی و بار دیگر به دلیل سخنرانی علیه قانون کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳، ۱۵ سال تبعید گردید. او نزدیک به یک سال در ترکیه، سپس عراق و در پایان برای چندماه در فرانسه دوران تبعیدش را گذراند. وی در دوران تبعید پیگیر اوضاع سیاسی ایران بود و با ارسال پیام و اعلامیه از دور، اسلام گرایان و مخالفان نظام شاهنشاهی را رهبری می‌کرد و در این دوران به تدوین نظریه ولایت فقیه پرداخت. تا پس از اینکه محمدرضا پهلوی ایران را ترک کرده بود در ۱۲ بهمن۱۳۵۷ روانه ایران شد و در ۲۲ بهمن انقلاب به رهبری او به پیروزی رسید. وی مشهور به سید روح‌الله خمینی است. متداولترین لقب او «آیت‌الله خمینی» است اما در درون ایران بخصوص بین طرفدارانش «امام خمینی» می‌باشد.

دهه حکمرانی خمینی همراه با افزایش مداوم قدرت طرفدارانش٬ حذف گروه‌های مخالف (معمولاً خشونت آمیز و به رغم مقاوت آنها)٬ افزایش اعمال کنترل‌های ایدئولوژیکی و رفتاری بر مردم بود. او پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران، پوشش حجاب اسلامی را برای بانوان اجباری کرد؛ صدها نفر از وابستگان حکومت شاهنشاهی ایران را اعدام نمود. به فرمان او و با هدف تصفیه دانشگاه‌ها از «اساتید و دانشجویان ضدانقلاب» که به «انقلاب فرهنگی» مشهور شد، بسیاری از دانشجویان و استادان چپ، لیبرال و بهایی از دانشگاه‌ها اخراج شدند و بسیاری از متحدان پیشین خود را سرکوب یا اعدام نمود. در زمان وی ایران درگیر جنگی هشت ساله با عراق شد. در تابستان سال ۱۳۶۷ بیش از ۳،۰۰۰ نفر از زندانیان سیاسی به «حکم حکومتی» او در زندان‌ها اعدام شدند.

در طول زمامداری او٬ انتظار همگانی برای آزادی و برابری اجتماعی بیشتر برآورده نشد اما تعدادی برنامه‌های موفق اجتماعی به اجرا درآمد. به فرمان او کمیتهٔ امداد و جهاد سازندگی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نهضت سواد آموزی و سازمان بَسیج مستضعفین و شورای عالی انقلاب فرهنگی تشکیل شد.

در هنگام مرگ در خرداد ۱۳۶۸٬ خمینی دولتی نسبتاً قوی٬ اما با مشکلات عظیم در زمینه‌های اقتصادی٬ اجتماعی و سیاست خارجی به ارمغان گذاشت.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:امام خمینی,ولادت حضرت امام خمینی,حضرت امام خمینی, | 21:51 | نویسنده : هادی موذنی |

 

 

فاطمه بنت محمد (۶۰۵ م. در مکّه - ۶۳۲ م. در مدینه) دختر محمد و خدیجه، همسر علی بن ابی‌طالب و مادر حسن و حسین سه امام نخست شیعه و یکی از پنج عضو آل عبا است. او از شخصیت‌های بسیار محترم برای تمامی مسلمانان (به‌ویژه شیعیان) است، در مورد روز دقیق تولد و مرگ او توافق چندانی نیست.

برخلاف منابع مذهبی بسیاری که در مورد فاطمه وجود دارد، گزارش‌های خالص تاریخی زیادی در مورد زندگی او وجود ندارد. اطلاعات خالص تاریخی در مورد فاطمه بسیار اندک می‌باشند و بیشتر گزارش‌ها تنها برگ‌هایی نامهم از زندگی وی را پوشش می‌دهد .منابع اهل سنت بر روی شخصیت فاطمه٬ به عنوان بانوی پرهیزکار با ایمان تأکید می‌کنند. این منابع به‌خصوص در مورد فاطمه به عنوان دختر پیامبر مسلمانان، زندگی زاهدانه او، و شخصیت او به عنوان الگوی تقوا تأکید دارند. وی یکی از چهارده معصوم در نزد شیعیان دوازده‌امامی است.

محتویات

نام، لقب و کنیه

 

شیعیان بیش از ۵۰ نام برای او نام برده‌اند. ازجمله آن می‌توان به : ام‌الحسن، ام‌الحسين ام‌المحسن، ام‌الائمة و ام أبيها. نام‌هاى دیگری بنا به روايت ابو جعفر قمى عبارتند از: فاطمه، بتول، حصان، حره (بضم حاء و فتح راء با تشديد) سيده، عذرا، زهراء، حوراء، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه (بضم ميم و فتح حاء و دال با تشديد) مريم كبرا و صديقه كبرا ،نوريه ،سماويه و حانيه‏.

Hadith Ali.svg

ریشه‌شناسی نام

فاطمه اسم فاعل است که از مصدر "ف ط م" گرفته شده ؛ فَطمَ در زبان عربی به معنی بریدن، قطع کردن و جدا شدن آمده‌است و اسم فاعل از این ریشه به معنی زنی که بچه ای دوساله را از شیر گرفته ، معنی شده است . در زبان عربی اسم فاعل را در مواقعی به معنای مفعولی به کار می برند ؛فاطمه نیز در منابع حدیثی به صورت اسم مفعول یعنی جدا شده معنی گردیده است. دانشمندان اهل سنت از جمله ابن حجر هیثمی و متقي الهندي و خطيب البغدادی از محمد حدیثی را نقل کرده اند که دلیل این نام گذاری را بیان کرده است: "إنّ اللّهَ عَزَّوَجَلَّ فَطمَ ابْنَتِي فاطِمَة وَوُلدَها وَمَنْ أَحَبًّهُمْ مِنَ النّارِ فَلِذلِكَ سُمّيَتْ فاطِمَة خداوند دخترم فاطمه و فرزندانش و هر کس که آنها را دوست داشته باشد را از آتش دوزخ جدا کرده است به این دلیل او فاطمه نامیده شده است". کاربرد نام فاطمه در این حدیث و احادیث مشابه به صورت اسم مفعول یعنی " جدا شده " است.

زهرا که در نوشتار عربی "زهراء" نوشته می شود ، صیغه مبالغه از مصدر "ز ه ر" است که در زبان عربی در معنی زیبابودن ، نیک بودن و درخشیدن به کار می رود و زهراء یعنی "بانوی درخشان، زیبا و نیک صورت". در احادیث نیز "زهراء" به همین معنی به کار رفته است..

زندگی نامه

برخلاف منابع مذهبی بسیاری که در مورد فاطمه وجود دارد، گزارش‌ها خالص تاریخی زیادی در مورد زندگی او وجود ندارد. اطلاعات خالص تاریخی در مورد فاطمه بسیار اندک می‌باشند و بیشتر گزارش‌ها تنها برگهایی نامهم از زندگی وی را پوشش می‌دهد.

کودکی و جوانی

در تاریخ تولد فاطمه دختر محمد اختلاف نظر وجود دارد (بین ۵ سال پیش از آغاز پیامبری محمد یا ۲ سال پس از آن) اما نظر دیگر سال ۶۰۵ میلادی یا ۵ سال پیش از آغاز دعوت محمد است. هر چند در صورت درست بودن این تاریخ، سن ازدواج فاطمه بالاتر از ۱۸ سال نشان داده می‌شود که این امر در سرزمین عربستان در آن دوران، غیر معمول به نظر می‌رسد. منابع اهل تشیع زمان تولد او را دیرتر از این تاریخ و بین ۲ یا ۵ سال پس از وحی اولین آیه‌ها (بعثت) عنوان می‌کنند. ولی در صورت درستی این تفاسیر، سن خدیجه مادر او در هنگام تولد فاطمه، بالاتر از ۵۰ سال خواهد بود.  فاطمه در بسیاری موارد، چهارمین فرزند دختر محمد، پس از زینب، رقیه و ام کلثوم شمرده می‌شود، به عقیده برخی از محققان شیعه، او تنها دختر محمد است. فاطمه تنها فرزند محمد بود که به اندازه‌ای عمر کرد که فرزندانی از خود باقی بگذارد.

بعد از تولد فاطمه خدیجه پرستاری از فاطمه را شخصاً به عهده گرفت این برخلاف سنت معمول آن زمان بود که مردم مکه فرزندان تازه به دنیا آمده خود را به دایه‌هایی از روستاها و بادیه نشینان اطراف سپرده می‌شدند. او ایام جوانی را تحت حمایت والدین خود را در مکه و در دورانی که قریش مشکلات و رنجهای زیادی برای پدرش بوجود آورده‌بودند گذراند.

ازدواج

عمر و ابوبکر خواستار ازدواج با فاطمه بودند، اما محمد پیشنهاد ازدواج آن‌ها را نپذیرفت و گفت که «امر او با خدا است». علی به سبب فقرش جرأت پاپیش گذاشتن نداشت و این محمد بود که کار را بر علی آسان نمود. محمد به او گفت که علی صاحب زرهی است که اگر آن را بفروشد می‌تواند پول کافی برای مهر فاطمه تهیه نماید. علی با فروش زره و وسایلی دیگر و شتر یا میش حدود ۴۸۰ درهم فراهم نمود که مبلغ خیلی معمولی بود. به توصیه محمد یک سوم تا دو سوم مبلغ خرج عطریات شد و بقیه صرف خرید ضروریات منزل گردید. آنگاه محمد فاطمه را از قولی که به علی داده بود آگاه نمود. بگفته ابن سعد، فاطمه چیزی نگفت و محمد این را نشانه رضا دانست. اما مطابق سایر منابع فاطمه اعتراض می‌کند و محمد مجبور می‌شود که دخترش را اینگونه راضی کند که علی کسی است که از فضل و خویشاوندی و اسلام او آگاهی دارد و او اولین کسی بوده‌است که اسلام آورده‌است. دنیس صوفی روایت گلایه فاطمه در ازدواج با علی (و به دنبال آن برشمردن صفات خوب علی از جانب محمد) را در زمره روایت‌های مناقشه برانگیزی می‌داند که مقصود آشکار آن استخراج مدح برای علی است. علی مسکنی نه چندان دور از محمد برای فاطمه ساخت. اما فاطمه خانه‌ای نزدیکتر به پدر از علی خواست و به همین سبب یکی از اهالی مدینه بنام حارثه ابن النعمان خانه خود را به زوج جوان بخشید.

زندگی زناشویی با علی

رابطه زناشویی علی و فاطمه رابطه ویژه‌ای بود و تک همسری علی تا پایان عمر فاطمه نشانه‌ای بر این امر است. منابع اهل سنّت این کنجکاوی را -که چرا علی تک همسری را در زندگی با فاطمه اختیار کرده- با حدیثی توضیح می‌دهند که در آن علی از دختر ابو جهل خواستگاری می‌کند ولی پیامبر به او این اجازه را به این دلیل که باعث ناراحتی فاطمه می‌شود نمی‌دهد. به نوشته ایرانیکا بنوهشام ابن المغربه از قبیله قریش به علی پیشنهاد کرد تا با یکی از دخترانش ازدواج نماید. علی پیشنهاد را رد نکرد ولی هنگامی که خبر به محمد رسید محمد به دفاع از فاطمه پرداخت و گفت «فاطمه پاره تن من است» و «هرکس فاطمه را بیازارد مرا آزرده‌است». به نظر می‌رسد که همزمان علی از جُوَیر، دختر ابوجهل، خواستگاری کرده‌بود. در این هنگام محمد در بالای منبر اعلام کرد که او تنها در صورت طلاق دادن فاطمه می‌تواند با دختر ابوجهل ازدواج کند.  به گفته دنیس صوفی سه نسخه مشهور این حدیث توسط مِسوَر بن مَخرَمه روایت شده‌اند که در هنگام وفات پیامبر حدود نه سال داشته‌است. او برخی از این روایت‌ها را در راستای بدنام کردن علی و برخی دیگر را در جهت تثبیت ایدئولوژی اهل سنّت می‌داند که در آن مرتبه فضیلت خلفای راشدین بر اساس ترتیب حکمفرمایی آنهاست (و خلیفه‌های قبل از علی از او برتر شمرده می‌شوند).

نویسندگانی مانند البلاذری در کتاب الانساب، ترمذی، بخاری در صحیح بخاری و یا احمد بن حنبل در کتاب مسند نقل می‌کنند که زندگی فاطمه با علی همراه با اختلافات و کشمکش‌هایی بین این زوج بود و رفتار علی با فاطمه همراه با «شدة» و «غلاظ» بوده‌است. در این موارد فاطمه برای شکایت پیش محمد می‌رفت و در چندین مورد محمد مجبور به دخالت شد. به گفته ورنا کلم (منقول از طبقات ابن سعد)، فاطمه یک بار از درشتی کلام علی (شده) به پدرش برای میانجی گری رجوع کرد که در نتیجه آن علی سوگند یاد کرد دیگر کاری خلاف میل فاطمه انجام ندهد.

دنیس صوفی معتقد است در روایت‌های شکایت بردن فاطمه به پیامبر، از فاطمه به عنوان وسیله‌ای برای بالا بردن شأن علی استفاده شده‌است. چرا که گلایه‌ها از علی مقدمه‌ای برای مدح علی می‌شوند. در واقع، هرگاه فاطمه مشکل و یا نگرانی در زندگی دارد، از تحسین علی برای آرام کردن او استفاده می‌شود. او با اشاره به اینکه صفات بر شمرده شده از علی در برخی از این احادیث مشابه صفاتی هستند که در احادیث مربوط به ازدواج برای متقاعد کردن فاطمه استفاده شده‌اند، این احادیث را صرفاً ابزاری روایی برای مدح علی می‌داند. به زعم او دلیل حذف نشدن این احادیث - با وجود تعارض با دیگر احادیث شیعه که در آن از ازدواج علی و فاطمه با عنوان الهی یاد می‌شود - همانا استفاده‌ای است که از این احادیث برای بالا بردن سیمای علی در دعوای شیعه و سنّی در مساله خلافت می‌شود..

گفته می‌شود یکی از تعابیر لقب ابوتراب (از القاب علی) این است که روزی پس از مجادله با فاطمه، علی بجای پاسخ به خشم فاطمه خاک بر سر خویش پاشانده‌است. پیامبر با دیدن این صحنه علی را ابوتراب نامید. 

در مقابل برخی دیگر از منابع از جمله سیره ابن هشام و مسند احمد ابن حنبل که مکتب فقه حنبلی، یکی از فرق اربعهٴ سنت به وی منسوب بوده، می‌نویسند کنیه ابوتراب زمانی (از پیامبر اسلام) به علی عطا شد که علی هنوز ازدواج نکرده بود. به اعتقاد شیعه، ابو تراب از القابی بود که علی بدان افتخار می‌کرد.

به گفته جعفر شهیدی اگرچه موضوع میانجی‌گری محمد میان علی و فاطمه، در نوشته‌های تاریخ‏‎نویسان امروزی و در منابع اولیه (هم در منابع سنی، هم در منابع شیعه) آمده‌است، علمای شیعه همچون مجلسی و صدوق احتمال صحت این روایات را پائین دانسته‌اند. از دید آنان منش علی و فاطمه با یکدیگر چنان نبوده که میانشان چنان رنجشی رخ دهد که نیاز به میانجی افتد. به نوشته جعفر شهیدی، نسبت اختلاف میان علی و فاطمه بدان حد که کار به داوری محمد میان آنان بینجامد با اعتقاد شیعیان مبنی بر عصمت علی و فاطمه مغایرت دارد. جعفر شهیدی سندیت ماجرای خواستگاری را نیز «ضعیف» و «بدون پایه استوار» می‏‎داند، چرا که اصل روایت آمده در منابع اولیه همچون صحیح بخاری، متعلق به مِسوَر بن مَخرَمه‌است. راوی در آن زمان کودک بوده و الفاظی را به کار می‎‏برد که اشاراتی نامنطبق با دانسته‌ها دارد. (مثلاً زنده بودن ابوجهل در زمان ماجرا)؛ همچنین از دید شهیدی چنین روایتی که شِکوِهٔ محمد را از علی را با سخنرانی در میان عموم نشان دهد باید در منابع شایع‏‎تر از این باشد.

فقر و تنگدستی در سالهای اول ازدواج

دلیلی وجود ندارد که احادیث در مورد فقر فاطمه و علی را رد کرد. اما این فقط مربوط به سالهای اول ازدواج آنها بود. یعنی دوره‌ای که بسیاری از اعضای جامعه مسلمانان به مانند علی و فاطمه فقیر بودند. تنها پس از فتح خیبر بود که دوران فقر این زوج تمام شد. زیرا آنها توانستند بعنوان یکی از مسلمانان نمونه، سهمی از محصولات این واحه ثروتمند دریافت نمایند. استقامت فاطمه در برابر تنگدستی الگویی برای شیعیان است تا با ایمان به خدا به رویارویی با رنج‌های زندگی‌ بپردازند.

تسبیحات فاطمه

در سالهای اول ازدواج علی پول کمی کسب می‌کرد. او از چاه آب می‌کشید و مزارع دیگران را آبیاری می‌کرد. فاطمه نیز خود خدمتکاری نداشت و خود غلات را با دست آسیاب می‌کرد و بر اثر کار دستانش تاول زده بود. روزی علی خبر دار می‌شود که پیامبر چند برده دریافت کرده‌است. علی فاطمه را می‌فرستد تا یکی از این برده‌ها را از پدرش دریافت نماید. فاطمه پیش پدر می‌رود اما در خود این را نمی‌بیند که چنین درخواستی نماید. سرانجام علی خود به همراه فاطمه راهی منزل پیامبر می‌شود، اما در خواست او از طرف پیامبر رد می‌شود. پیامبر به آنها گفت که «او نمی‌تواند اجازه دهد که اصحاب صفه از گرسنگی رنج بکشند» و «من باید برده‌ها را بفروشم و پول آنها را صرف کمک به آنها کنم». پیامبر در عوض تسبیحی که به تسبیح فاطمه زهرا معروف است را به زوج جوان می‌آموزد. گویند علی هیچگاه پیش از خواب، گفتن این تسبیح را ترک نمی‌کرد.  جعفر صادق امام ششم شیعیان درباره تسبیح فاطمه زهرا گفته است: «چون به خوابگاه خود رفتی، سی و چهار بار الله اکبر، سی و سه بار الحمد لله و سی و سه بار سبحان الله بگو و آیة الکرسی و دو سوره معوذتین را با ده آیه اول سوره صافات و ده آیه از آخرش بخوان. 

فرزندان

حسن مجتبی در سال دوم هجری/ ۶۲۵ میلادی زاده شده‌است که در این صورت ازدواج فاطمه نمی‌تواند بعد از غزوه بدر بوده باشد. یا به روایتی در نیمه رمضان سال سوم هجرت بوده‌است. فاطمه حسین را پنجاه روز پس از تولد حسن باردار شد و در اولین روزهای ماه شعبان بسال چهارم هجرت به دنیا آورد. در کنار این دو پسر و فرزند مرده به دنیا آمده محسن، فاطمه دو دختر به دنیا آورد که به نام دو تن از عمه‌هایشان زینب و ام کلثوم نامگذاری شدند.

 

ادامه مطلب را حتما مطالعه فرمایید.....

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:ولادت حضرت فاطمه,روز مادر, | 21:33 | نویسنده : هادی موذنی |